امواج مغزی چیست و چه کاربردی دارد و چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم؟

امواج مغزی چیست؟

امواج مغزی چیست؟

امواج مغزی و سابلیمینال چیست؟ توضیحی در خصوص ساختار و نسل‌های مختلف امواج مغزی و سابلیمینال‌ها

مغز انسان از لحظه تولد تا مرگ به طور پیوسته براساس چهار موج اصلی با فركانس بسيار پائين و خارج از محدوده شنوایی که از خود منتشر مي كند عمل می‌کند و بسته به حالات روحي انسان اين امواج تركيب هاي مختلفي به خود مي گيرد. براي مثال زمانی که شما در آرامش یا مدیتیشن هستید با زمانی که شاد هستید یا مطالعه می کنید متفاوت می‌باشد. به عبارتی با توجه بین حالت روحی و ذهنی شما و امواجی که مغز شما از خود منتشر می کند یک ارتباط دقیق و قابل اثبات وجود دارد كه اين ارتباط تنگاتنگ و دقیق مبناي توليد سيستم هاي مولد امواج مغزی که کار آن‌ها بازخوراندن اين امواج از طريق مدوله كردن از طریق امواج صوتي و موزيك هاي قابل شنيدن می‌باشد.

الکتروآنسفالوگرافی چیست؟


الکترو آنسفالوگرافی یک تکنولوژی می‌باشد که فعالیت‌های الکتریکی مغز را نشان می دهد. آزمایشگاه‌های زیادی درسراسر جهان با بکارگیری این تکنولوژی آزمایش‌‎ها و مطالعات زیادی برای بررسی 4 الگوی اصلی امواج مغزی ( بتا، آلفا، تتا، دلتا ) انجام داده اند. هرکدام از این فرکانس‌ها ویژگی‌های به‌خصوصی دارند و حالت مشخصی از آگاهی را ایجاد می کنند.

دستگاه EEG و امواج مغز

دستگاه EEG یا electroencephalogram یا همان الکترو‌آنسفالوگرام می‌تواند با اندازه گیری پالس‌هایی که توسط نورون‌ها بر‌حسب سیکل در ثانیه ایجاد می‌شود امواج مغزی را تشخیص دهد. همانطور که قبلا اشاره شد امواج مغزی بتا در حدود 13-40 هرتز قرار داشته و مربوط به تمرکز و هوشیاری بالا می‌باشد. به عقیده برخی از دانشمندان فرکانس بتای 40 هرتز کلید ادراک است. امواج آلفا که در محدوده 7 تا 12 هرتز قرار دارد مربوط به ریلکسیشن و آرامش عمیق است ولی نه یک مدیتیشن کامل. در محدوده آلفا ما به ثروت عظیم خلاقیت دست می‌یابیم. که عملا در زیر سطح هوشیاری آگاهی ما قرار می‌گیرد و محدوده آلفا در حقیقت دروازه ورود به سطوح عمیق تر آگاهی است. همچنین فرکانس آلفا مدوده فرکانسی است که به عنوان فرکانس رزونانس میدان الکترومغناطیسی زمین شناخته می‌شود.

امواج تتا که در محدوده 4 تا 7 هرتز قرار دارند که محدوده شگفت انگیزی است که می‌توانیم آن را مورد مکاشفه قرار دهیم. برخی آن را محدوده سایه روشن آگاهی انسان می‌نامند. ما معمولا لحظه‌ای که از خواب بیدار می‌شویم یا به خواب می‌رویم به مدت خیلی کوتاهی این حالت را تجربه می‌کنیم. در این حالت رویابینی شفاف و تصاویر زنده‌ای از رویاهایمان را می‌بینیم و در این حالت می‌توانیم اطلاعاتی ماورایی و فراتر از حالت بیداری عادی دریافت کنیم. دانشمندان محدوده تتا را دروازه حافظه و یادگیری و همینطور فرصتی برای برنامه ریزی مجدد ذهن ناخودآگاه می‌دانند. مدیتیشن در حالت تتا باعث افزایش خلاقیت، حافظه و قدرت یادگیری و افزایش توانایی در زمینه ادراک‌های ماورایی و فراحسی می‌شود.

امواج دلتا که در محدوده 0 تا 4 هرتز قرار می‌گیرد مربوط به خواب عمیق می‌باشد. همچنین فرکانس‌های به خصوصی که در محدوده دلتا قرار می گیرند باعث ترشح هورمون رشد می‌شود که در بهبود بیماری‌ها و ترمیم بافت‌ها موثر است. این موضوع ضرورت یک خواب عمیق و آسوده را در روند بهبود بیماری‌ها نشان می‌دهد.

چهار موج اصلی و دستگاه EEG
اسکن مغز توسط دستگاه EEG در چهار حالت امواج دلتا، تتا، آلفا، بتا

خصوصیات 4 امواج اصلی بتا، آلفا، تتا و دلتا

امواج مغزی بتا: ( از 14 سیکل در ثانیه و بالاتر )

مربوط به حالت بیداری عادی و زمانی که توجه ما به دنیای فیزیکی است می‌باشد. در این موقعیت مغز فعال است و در وضعیت هوشیاري عادي به سر میبرد. امواج مغز در این موقعیت بین 13 تا 25 بار در ثانیه مرتعش می‌شوند براي ایجاد این موقعیت از مغز میتوان از آهنگهاي تند و رقص گونه استفاده کرد.

امواج مغزی آلفا ( 13- 8 سیکل در ثانیه )

مربوط به زمانی است که ما در حال رویا پردازی و یا مدیتیشن‌های سبک و زمانی که چشمها بسته هستند می‌باشد. در این موقعیت مغز در حالت آرام به سر میبرد میتوان توسط موسیقی این موقعیت را در طول روز ایجاد کرد در این موقعیت معمولا چشمها بسته هستند و رویاهاي روز به وجود می‌آیند امواج مغز در این موقعیت بین 8 تا 12 بار در هر ثانیه مرتعش می‌شوند این موقعیت از مغز را میتوان توسط آهنگهاي خیلی ملایم و آرام ایجاد کرد.

امواج مغزی تتا: ( 7-4 سیکل در ثانیه )

مربوط به زمانی است که ما خواب یا در حال مدیتیشن عمیق هستیم. موقعیت تتا که بطور عمده در منطقه گیجگاهی و آهیانه مغز ایجاد میشود موقعیت خلاقیت مغز است امواج مغز در این وضعیت بین 4 تا 7 بار در ثانیه مرتعش میشوند. هوشیاري مغز در این وضعیت بین خواب و بیداري است آهنگهایی که بتوانند این موقعیت مغزي را حفظ کنند معمولا خیلی آرام هستند و معمولا با سرعت خیلی پایین اجرا میشوند.

 امواج دلتا ( 3- 5/0 سیکل در ثانیه )

مربوط به زمانی است که ما در خواب عمیق به سر می‌بریم یا در حال یک مدیتیشن بسیار عمیق هستیم. در این موقعیت که تعداد ارتعاشات امواج مغز بین 1تا 3 بار در ثانیه است موقعیت خواب عمیق مغز است در این موقعیت، تنفس عمیق، سطح و فشار خون، ضربان قلب و دماي بدن به حداقل خود میرسد آگاهی و هوشیاري در این وضعیت در پایینترین میزان است که موسیقی اثر چندانی بر روي مغز نمیگذارد .

تاثیر امواج ریتمیک بر مغز و حالات روحی انسان

مطالعات زیادی انجام شده که نشان می‌دهد ارتعاشاتی که از امواج ریتمیک ایجاد می‌شود تاثیر بسیار عمیقی روی فعالیت مغز انسان می‌گذارد. شمن‌های سرخپوست هم با استفاده از طبل امواج ریتمیکی ایجاد می‌کردند که باعت تغییر آگاهی انسان و سفر به جهان‌های درون و برونفکنی می‌شد. همینطور راهبان و لاماهای تبتی هم با استفاده از مانترا‌ ورود به مدیتیشن های عمیق و تاثیر در حالت آگاهی انسان استفاده می‌کردند. این اصوات ریتمیک و ضربان دار عملکردی مشابه امواج مغزی دارند ولی موجی که توسط کامپیوتر تولید می‌شد بسیار دقیق و یکنواخت بوده و باعث تغییر فعالیت‌های مغزی به حالت مد‌نظر می‌شود. این کار مشابه تنظیم کردن موج یک رادیو روی یک ایستگاه فرستنده خاص است.

با کمک تکنولوژی امواج مغزی می‌توانیم آگاهیمان را روی طیف وسیع‌تری از حالات ذهنی هماهنگ کنیم برای مثال تمرکز بیشتر، هوشیاری بیشتر یا کمتر، افزایش خلاقیت، مدیتیشن‌ها و خواب‌های عمیق با کیفیت و هر‌گونه تغییر در آگاهی. مغز انسان ارتعاشات مخصوص خود را داشته رو با کمک آن با قسمت‌دیگر بافت‌های عصبی و بخش های دیگر بدن ارتباط برقرار می‌کند.

در هر لحظه امواج مغزی متعددی با بسامدهاي متفاوت در مغز ایجاد میشوند. این امواج که میتوانند آلفا، بتا، تتا و یا گاما باشند. براي ارسال دقیق پیامها یا احساسات نیاز به هماهنگ‌سازی دارند. هماهنگ‌سازی از اهمیت بسیاری برخوردار است، سیبی را در نظر بگیرید که رنگ، روشنایی و ابعاد آن توسط سیگنال‌های گوناگونی به بخشهاي متفاوت مغز ارسال شده و بدون هماهنگ‌سازی تشخیص نهایی آن غیرممکن است.

تحقیقات مغز‌نگاری با کمک الکترو‌آنسفالوگرام

علاوه بر این تحقیقات تازه در زمینه مغز‌نگاری الکتریکی با استفاده از الکتروآنسفالوگرام نشان میدهند چشم اگر تابش لحظهای نور بین پیک موجهاي آلفا و تتا به آن تابیده شود، نور را نخواهد دید، چون پیامی براي رؤیت آن به مغز ارسال نخواهد شد. به گزارش نیوساینتیست، تحقیق دیگري نشان میدهد درك آگاهانه کلمات نیاز به گذر امواج مغزی از منطقه ثابتی از مغز دارد.

تنها پیچیدگی هر کلمه باعث میشود امواج گاما در مراحل هماهنگ‌سازی متفاوت عمل کنند. پس از این مرحله مغز وارد شرایط نیمه‌هشیار میشود تا اطلاعات را به حافظه طولانیمدت فرد انتقال دهد. نکته جالبتوجه اینکه هر قدر مرحله هماهنگسازی قويتر باشد، درك ما از اطلاعات و اتفاقات بهتر خواهد بود. نمی‌شود تأثیر امواج گاما را در حفظ حافظه و انتقال اطلاعات نادیده گرفت. تحقیق تازهاي نشان میدهد امواج گاما با بسامد کمتر وظیفه انتقال اطلاعات از حافظه قدیمی را به عهده دارند و همین امواج با بسامد بالاتر اطلاعات تازه تر را منتقل خواهند کرد. این امواج میان مناطق مختلف منطقه هیپوکامپ ردوبدل خواهند شد و وظیفه هماهنگی میان آنها نیز به عهده هیپوکامپ خواهد بود. در واقع این تعریف از پدیده هیپنوتیزم در بسیاري از کتب معتبر نظیر کتاب هیلگارد بیان شده است . این امواج مغزی شامل هستند.

امواج مغزی (Theta) تتا و (Alpha) آلفا

برای فردی که بیدار است امواج مغزی او در حالت معمول 20 سیکل در ثانیه است. امواج بالای 14 سیکل در ثانیه “امواج بتا” نامیده میشود که براي ارتباط با دنیاي فیزیکی خارج بوده و براي ارتباط گیري با زمان و مکان ویا استفاده از حواس معمولی است.

اما مغز امواج دیگري نیز دارد که سیکلهاي پایینتري نسبت به امواج بتا دارد که به ترتیب آلفا، تتا ودلتا هستند که البته امواج “تتا و دلتا” براي ارتباط با دنیاي فیزیکی نیستند و هنگامیاز آنها استفاده میکنیم که آگاه به زمان ومکان نیستیم .از این امواج براي دیدن رویا ، ارتباط روحی ومعنوي و شهود استفاده میشود که با آگاهی درونی ما مرتبط است.

حالت آلفا

از حدود یک و نیم سالگی “امواج آلفا” نیز کم و بیش پیدا میشوند که با تکامل این امواج قدرت فراگیري مغز بیشتر میشود و نیمکره راست مغز بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. امواج آلفا در 6 و 7 سالگی بیشترین امواج مغزی هستند و اگر در همین سنین به کودك بیاموزیم که از هر دو نیمکره مغز براي فکر کردن استفاده کند این قدرت براي تمامیعمر نزد او باقی خواهد ماند. ولی معمولاً کودك چنین شانسی ندارد و استفاده او از نیمکره راست به تدریج کم میشود، به نحوي که 90 درصد انسان ها در سنین بلوغ و پس از آن فقط از نیمکره چپ مغز براي فکر کردن استفاده میکنند.

به طور کلی در حالت آرامش، فرکانس امواج مغز ما بیشتر شامل امواج آلفا، یعنی 7 تا 14 سیکل در ثانیه است. در این حالت هردو نیمکره مغز فعالیت دارند و داراي بهره هوشی بالاتري هستیم و قادریم مشکلات را راحت تر حل کنیم. در جدول زیر انواع امواج مغزی

و حالات و برخی از تواناییهاي مربوط به این امواج معرفی شده است. همان گونه که ملاحظه میگردد، دامنه حالات هیپنوتیک ، از امواج آلفا آغاز و تا امواج دلتا میتواند ادامه داشته باشد. هیپنوتیزم با عمق سبک، در امواج آلفا و با عرصه متوسط و سنگین در امواج تتا و دلتا اتفاق میافتد.

در واقع هیپنوتیزم شرایط طبیعی مغز در امواج خاص است و زمانی که امواج مغز در شرایط خاصی قرار گیرد، حالات هیپنوتیک رخ میدهد. بنا بر این اگرچه می توان شروع هیپنوتیزم را قرارگرفتن مغز در موج آلفا دانست اما تعاریفی که اصولا هیپنوز را قرار گرفتن مغز ، روي موج آلفا می داند، چندان قابل قبول نیست.

در زیر به انواع مختلف امواج مغزی آدمی و دامنه فرکانس آنها اشاره شده و قابلیت هاي مغز، در هر یک از این حالات بیان می گردد.

مهم‌ترین امواج مغزی و تاثیر آن‌ها
مهم‌ترین امواج مغزی و تاثیر آن‌ها روی آگاهی

( Delta ) دلتا
0/1 تا 3
خواب عمیق، خواب شفاف، افزایش عملکرد سیستم ایمنی، هیپنوتیزم

( Theta ) تتا
3 تا 8
آرامش عمیق، مدیتیشن، افزایش تمرکز حافظهاي، خلاقیت، رویابینی شفاف، هیپنوتیزم، حالات هیپنوگوجیک

( Alpha ) آلفا
8 تا 12
آرامش ملایم، آموزش برتر، تفکرات مثبت، هیپنوتیزم، مدیتیشن

( Low Beta ) بتاي پایین
12 تا 15
آرامش متمرکز، افزایش تواناییهاي توجه

بتاي متوسط
( Midrange Beta )
15 تا 18
IQ ، افزایش و تواناییهاي ذهنی، تمرکز هشیاری

( High Beta ) بتاي بالا
بیش از 18
کاملا بیدار، حالات نرمال هشیاري، استرس و اضطراب

( Gama ) گاما
بیش از 40
در ارتباط با اطلاعات، اشتغال فرآیند مهارتی غنی

با توجه به جدول فوق میتوان به نکات حائز اهمیتی پی برد و آن اینکه:

تواناییهاي توجه افزایش می‌یابد و فرد قادر به توجه بیشتر که عامل بسیار مهمی در ادراك ( Low Beta ) در بتاي پایین
یادگیري است می‌گردد. به اوج خود میرسد. با توجه به این واقعیت میتوان از ( Theta ) بیشتر و در امواج تتا Alpha این توانایی توجه ، در امواج آلفا هیپنوتیزم، براي نوعی “آموزش برتر” همراه با توجه و ادراك قويتر و حافظهاي نیرومندتر ، بهره‌مند شد و نتیجه آموزش را تا چند برابر افزایش داد. زیرا :
-1 در این حالات فرد از تنش‌ها، انقباضات و استرسهاي جسمانی و روانی به دور است.
-2 داراي آرامش و نوعی سکوت و سکون درونی متمرکز شده است. .
-3 داراي حضور ذهنی و توجه نیرومندتري است.
-4 به نوعی دستیابی اش به ضمیر نیمه آگاه ]واستفاده از مخازن حافظه[ سریعتر و بیشتر صورت میگیرد.
-5 داراي قدرت تصویرسازي قويتري] جهت ایجاد یا فعال کردن حافظه تصویري[ است.
-6 انرژي ]و آمادگی[ روانی بیشتري براي آموزش دارد.

از این روش میتوان در زمینه‌های فوق‌العاده متنوعی بهره گرفت. از جمله :

  1. برنامه‌ریزی‌های مدیریتی و کاری که به دقت، سکوت و آرامش نیاز دارد.
  2. تعمق در حل یک مسئله پیچیده.
  3. مرور درسها و یا مرور کارهاي انجام شده در گذشته، یادآوري خاطرات.
  4. آموزش شیوه‌های جدید زندگی.
  5. آموزش زبانهای خارجی، به خصوص مکالمه در مدت کوتاه.
  6. آموزش تکنیک هاي اعتماد به نفس و ابراز وجود.
  7. آموزش ارتباطات موثر.
  8. هنرهاي تجسمی و برنامهریزیهاي گرافیکی و سایر مهارتهاي ]مرتبط با خلاقیت هاي[ ذهنی.
  9. ایجاد آرامش و تمرکز برتر.
  10. درمانهاي مختلف روانپزشکی من جمله حساسیتزداییها، شناخت درمانیها و جرات آموزي
  11. فائق آمدن بر عادات مضر و ناپسند.
  12. فائق آمدن بر دردها و کنترل شرایط بدنی.
  13. فهم و شناخت برخی از تجربیات مرتبط با ادراکات فراحسی.

امواج آلفا

سطحی از امواج مغزی است که فرکانس آن نصف فرکانس امواج مغز، در حالت بیداري (Alpha Wave : امواج الفا (به انگلیسی کامل است. فرکانس امواج مغزی، در حالت بیداري کامل از 14 تا 21 سیکل در ثانیه متغیر است. که آن را سطح امواج بتا می‌گوییم.

زمانی که به خواب می رویم، فرکانس این امواج کاهش می یابد. فرکانس امواج مغزی در خواب به 7 تا 14 سیکل در ثانیه کاهش می‌یابد که این همان سطح آلفاست. درواقع حالتی از یک خواب سبک. وقتی که به تدریج خوابمان عمیقتر می گردد، نزول امواج مغزی از این هم بیشتر می شود که این حالت تتا نامیده می شود و فرکانسی بین 4 تا 7 سیکل در ثانیه دارد. در عمیق‌ترین حالت خواب، فرکانس امواج مغزی 4 سیکل در ثانیه و پایینتر است که آن را دلتا می گویند. در حالتی که امواج مغزی آلفا فعال هستند، احساسات طبیعی راحتی، صلح، صفا و آرامش سراسر وجود ما را فرا می گیرد.
امواج اصلی مغز آلفا یکی از چهار موج اصلی مغز (دلتا، تتا، آلفا و بتا) است که در دستگاه ثبت امواج مغز به چشم می خورد. این امواج، ولتاژ هاي الکتریکی را در مغز به نوسان درمی آورند اما ولتاژ آنها بسیار پایین است. (چند میلیونیم ولت)، نوسان امواج آلفا حدود ده بار در ثانیه و محدوده آن 8 تا 13 دور در ثانیه است.

کشف و الفباي لاتین

اولین حرف الفباي لاتین است و به این دلیل اسم این موج را آلفا گذاشتند که اولین موج کشف شده از 4 موج مشخص مغز « آلفا » است. امواج الفا توسط روانشناسی به نام هانس برگر در حدود سال 1908 کشف شد. تاکنون هزاران دانشمند، به مطالعه امواج مغزی پرداخته اند بنابراین اطلاعات زیادي در این مورد که موج آلفا چیست و چه چیز باعث ظاهر و ناپدید شدن آن در مغز ما می‌شود، در دست است.

هنگام خواب عمیق هیچ آلفایی وجود ندارد، همچنین زمانی که فرد تحت تاثیر عصبانیت یا ترس شدید قرار دارد نیز هیچ موج آلفایی در کار نیست. هر یک از چهار موج اصلی مربوط به سطح متفاوتی از آگاهی است و هرکدام فواید جداگانه اي دارد. هرگاه توانایی به جریان انداختن موج مغزي مورد نیاز را نداشته باشیم، دچار مشکل خواهیم شد. به طور مثال اگر نتوانیم امواج دلتا و تتا را به جریان بیندازیم، دچار بی خوابی می شویم. از طرفی دیگر کسانی که می توانند در هر موقعیت، امواج مغزی مناسب با آنموقعیت را به جریان اندازند، افراد مستعدي محسوب می شوند. چهار موج اصلی مغز را می توان به چهار دنده یک اتومبیل تشبیه کرد. موج دلتا (آهسته ترین موج) دنده اول است. تتا دنده دوم، آلفا دنده سوم و بتا دنده چهارم است.

امواج مغزی و خلاقیت

امواج مغزی آلفا به خلاقیت فرد کمک می کند. دانشمندان نشان داده اند که امواج مغزی افراد خلاق با افراد عادي و غیرخلاق تفاوت دارد. مغز انسان براي داشتن الهامات خلاق باید قادر به ایجاد مقدار زیادي امواج آلفا، عمدتاً در ناحیه چپ مغز باشد. این افراد می توانند براي حل مسائلی که با آن برخورد می کنند، امواج آلفاي تولید شده را به کار گیرند. مردم عاري از خلاقیت، وقتی با مسئله اي مواجه می شوند، نمی توانند امواج آلفاي بیشتري تولید کنند و به این ترتیب نمی توانند ایده هاي خلاق داشته و از پس حل مسائل برآیند. بنابراین هرگاه کسی بینش یا الهامی داشته باشد، می توان حدس زد که مغز او در آن زمان بیش از حد معمول امواج آلفا تولید کرده است.

تفاوت امواج مغزی

یکی از تفاوت هاي عمده بین قهرمانان ورزشی و ورزشکاران مبتدي، تفاوت در امواج مغزی آنان است. درست پیش از این‌که یک قهرمان تیراندازي بهترین شلیک خود را بکند، یک سري موج آلفا در قسمت چپ مغز او تولید شده است. چند هفته مطالعه بر روی افرادی که مشغول آموزش تیراندازی بودند نشان داد که با پیشرفت شان در تمرینات، به تدریج میزان اموج آلفا در سمت چپ مغز آنها بیشتر می شود و این میزان از امواج در نوآموزان تیراندازي وجود ندارد بلکه میزان آن به تدریج افزایش می یابد.

تاثیر امواج روش مغز
تاثیر امواج روش مغز

مدتهاي طولانی تمرین مراقبه دچار تغییر عملی میشود. این موضوع توسط بسیاري از دانشمندان که روي فعالیت الکتریکی مغز تحقیق کردهاند، اثبات شده است.آنها دریافته اند که وقتی انسان در حالت بیداري و هوشیاري معمولی به سر میبرد، امواج الکتریکی مغز که در این حالت امواج بتا نام دارند و توسط قشر مخ تولید میشوند، داراي طول موج کم و فرکانس زیاد هستند.

وقتی فرد چشمانش را می‌بندد و ذهن او در حالت آرامش و در عین حال هوشیاري قرار دارد، تغییر ناگهانی در شکل امواج مغز به‌وجود می آید، طول موج امواج بیشتر شده، فرکانس آنها کاهش مییابد. این امواج را امواج آلفا مینامند، که وجود آنها هم در دانشجویان مبتدی و هم در استادان متافیزیک نشان داده شده است. دیده شده که مراقبه کنندگان با تجربه و استادان پیشرفتهي متافیزیک داراي یک موج مغزي دیگري به نام تتا میباشند.

امواج تتا

امواج تتا نسبت به امواج آلفا دارای طول موج بیشتر و فرکانس کمتر میباشند. نکته جالب توجه این است که این امواج تتا به‌طور طبیعی تنها در مبتلایان به بیماري صرع در زمان حمله هاي صرع ماژور دیده میشود. یک توضیح ممکن براي این موضوع این است که در زمان حمله‌های صرع،سطوح پایین سیستم عصبی کنترل کامل بدن را بهدست میگیرد و ذهن برتر در حالت آرامش کامل به سر می‌برد. چنانکه در حالت مراقبه عمیق اتفاق می‌افتد.

حالت مراقبه باعث تغییرات فیزیولوژیک دیگري نیز میشود که همزمان با ثبت امواج مغزی بررسی میشود. در حالت آگاهی مراقبه‌ای با امواج مغزی آلفا، تعداد ضربان قلب، مصرف اکسیژن توسط سلولهاي بدن و دفع دیاکسید کربن کاهش مییابد، متابولیسم بدن آهسته‌تر میشود و فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک نیز کاهش مییابد. کاهش سطح لاکتات خون به مراتب محسوس‌تر است.درحالیکه سطح این ماده در خون افراد دچار تنش‌های عصبی و اضطراب به‌طور مشخص بالا است.

مراقبه و امواج آلفا

در حالت مراقبه یعنی زمانی که مغز امواج آلفا ساطع میکند، فرآیندي مخالف با فعالیت سیستم ترشح کنندهي آدرنالین اتفاق می‌افتد. این فرآیند بدن را قادر میسازد که در حالتی آسودهتر و رهاتر عمل کند.گروه دیگري از پژوهشگران پیرامون پدیده‌های روحی انسان مخصوصاً ارتباط بین ادراکات فراحسی و فعالیت امواج آلفا تحقیق کردهاند.

در یک بررسی از تعداد زیادي افراد خواسته شد که حدس بزنند درون یک جعبه‌ی در بسته چه کارتی وجود دارد. با استفاده از تست‌های آماری مشخص شد، هنگامیکه فرد چشمانش را میبندد و روی موضوعی تمرکز می‌کند امواج آلفاي مغز او افزایش مییابد و کسانی که امواج آلفای بیشتري تولید میکردند، اغلب میتوانستند کارتهاي داخل جعبه را به درستی تشخیص دهند. در مواردي که تولید امواج آلفا در حد پایین قرار داشت، (همان طور که در حالت طبیعی در بسیاري از مردم یا هنگام باز بودن چشمها مشاهده می‌شود) حدس زدن کارتها تنها براساس شانس صورت می‌گرفت.

افراد مورد آزمایش همچنین وضعیت ذهنی خود را در هنگام فعالیت غالب امواج آلفا توصیف کردند، همه آنها اتفاق نظر داشتند که آن حالت رهایی ذهن و جدایی از اطراف، تجربهاي لذت بخش بود. هنگامیکه افراد در این حالت چشمان خود را باز میکردند، می‌توانستند جدایی خود را از اشیاء محیط مشاهده کنند. افزایش تواناییهاي روحی در این شرایط با تواناییهاي فردي که چاکرای آجنای خود را فعال کرده و میتواند اشیاء دور را با چشم بصیرت ببیند، مطابقت دارد.

مراقبه و تنش‌های جامعه مدرن و استرس

اگرچه این قبیل تنش‌های جامعه‌ی مدرن خطرات غیر واقعی هستند، ذهن نگران و مضطرب آنها را واقعی تلقی میکند. از آنجا که بحرانهای دنیاي مدرن حد و مرزي ندارد و هرگز پایان نمیپذیرد، بدن بسیاري از مردم بهطور مداوم نسبت به‌ آنها واکنش نشان می‌دهد. این حالت تنش و اتلاف مداوم انرژي، منجر به بیماریهاي جسمی و روحی میشود. علاوه بر این بزرگترین مکانیسم دفاعی بدن انسان به دلیل استفادهي بیش از حد فرسوده میشود و به این ترتیب بسیاري از مردم خود را در مقابل خطرهای واقعی ناتوان میبینند. افزایش روزافزون تعداد قربانیان شوك ناشی از مواجههي ناگهانی با موقعیتهاي خطرناك واقعی تأیید کننده این مطلب است. پزشکان و دانشمندان معتقدند که مراقبه یکی از بهترین شیوهها براي درمان این عارضه است.

مراقبه
مراقبه بر کاهش تنش های جامعه مدرن موثر است

مراقبه باعث آرامش ذهن میشود و همواره با کاوش در زوایای روح انسان همراه است. همان‌طوری که گفته شد حد فیزیکی آجنا، غده پینه‌آل است که با مغز در ارتباط میباشد. برخی از متافیزیسین‌ها معتقدند که غده پینه‌آل گیرنده و فرستنده نوسانهای نامحسوسی است که افکار و پدیده هاي روحی را در کیهان انتقال میدهد. غدهي پینه آل امواج مغزی را به امواج الکتریکی تبدیل میکند، که با سرعتی بالاتر از سرعت نور حرکت میکنند، این امواج در مغز انسان ذخیره
می شوند.

امواج آلفا و توانایی‌های متافیزیکی مانند روشن بینی و روشن شنوایی

کسانی‌که داراي توانایی‌هایی مانند بینایی و شنوایی متافیزیکی هستند، این کار را از طریق همین امتیاز چاکرای آجنا یعنی تغییرماهیت امواج آلفا انجام میدهند. انسان مدرن، داراي تفکري منطقی است و ترجیح میدهد زندگی خود را براساس واقعیتهاي علمی پایه گذاري کند. امروزه بیشتر،واقعیتهاي علمی مورد پذیرش قرار میگیرند و تجربیات علمی ثابت کردهاند، بعضی از مردم که تفکر مراقبهاي دارند و امواج مغزی آنها بهطور عمده از نوع آلفاست، میتوانند وقایع را پیشبینی کنند و از وقایع درونی و بیرونی که خارج از دسترس حواس پنجگانه است آگاهی داشته باشند.

این تواناییهاي روحی که بسیاري از مردم براي کسب آنها تلاش میکنند، ابتدایی‌ترین نشانه‌های قدم گذاشتن در مسیر معنویت هستند. اگرچه رهروان واقعی، داشتن این تواناییها را انکار میکنند تا مبادا آشکار ساختن تواناییهایشان باعث زوال و شکست آنها شود. حقیقت این است که قدرتهاي درونی در همهي ما وجود دارد، ما فقط باید برای بیدار کردن مراکز عالی مغز که با چاکراي آجنا در ارتباط هستند، تمرین کنیم تا بتوانیم راهی به سوي تجربه هاي جدید و روزنه‌ای به سوي نور و روشنایی بگشاییم.

چشم سوم و امواج مغزی

بسیاري از متافیزیسین‌ها معتقدند که غده پینه‌آل و سیستم پیچیدهي عصبی مربوط به آن پس از مدتهاي طولانی تمرین مراقبه دچار تغییر عملی میشود. این موضوع توسط بسیاري از دانشمندان که روي فعالیت الکتریکی مغز تحقیق کردهاند، اثبات شده است. آنها دریافتهاند که وقتی انسان در حالت بیداري و هوشیاري معمولی به سر میبرد، امواج الکتریکی مغز که در این حالت امواج بتا نام دارند و توسط قشر مخ تولید میشوند، داراي طول موج کم و فرکانس زیاد هستند. وقتی فرد چشمانش را میبندد و ذهن او در حالت آرامش و در عین حال هوشیاري قرار دارد، تغییر ناگهانی در شکل امواج مغز به وجود میآید، طول موج امواج بیشتر شده، فرکانس آنها کاهش مییابد. این امواج را امواج آلفا مینامند، که وجود آنها هم در دانشجویان مبتدي و هم در استادان متافیزیک نشان داده شده است.

چشم سوم
چشم سوم و امواج مغزی

تاثیر مراقبه بر چشم سوم

دیده شده که مراقبه کنندگان با تجربه و استادان پیشرفتهي متافیزیک داراي یک موج مغزي دیگري به نام تتا میباشند، امواج تتا نسبت به امواج آلفا داراي طول موج بیشتر و فرکانس کمتر میباشند. نکته جالب توجه این است که این امواج تتا به‌طور طبیعی تنها در مبتلایان به بیماري صرع در زمان حملههاي صرع ماژور دیده میشود. یک توضیح ممکن براي این موضوع این است که در زمان حمله‌های صرع، سطوح پایین سیستم عصبی کنترل کامل بدن را بهدست میگیرد و ذهن برتر در حالت آرامش کامل به سر میبرد. چنانکه در حالت مراقبه عمیق اتفاق می‌افتد.

حالت مراقبه باعث تغییرات فیزیولوژیک دیگري نیز میشود که همزمان با ثبت امواج مغزی بررسی میشود. در حالت آگاهی مراقبه‌های با امواج مغزی آلفا، تعداد ضربان قلب، مصرف اکسیژن توسط سلولهاي بدن و دفع دياکسید کربن کاهش می‌یابد متابولیسم بدن آهستهتر میشود و فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک نیز کاهش مییابد. کاهش سطح لاکتات خون به مراتب محسوس‌تر است. درحالیکه سطح این ماده در خون افراد دچار تنش‌های عصبی و اضطراب بهطور مشخص بالا است. در حالت مراقبه یعنی زمانی که مغز امواج آلفا ساطع میکند، فرآیندي مخالف با فعالیت سیستم ترشح کنندهي آدرنالین اتفاق میافتد. این فرآیند بدن را قادر میسازد که در حالتی آسودهتر و رهاتر عمل کند.

تحقیقات روی مغز در حالت آلفا

گروه دیگري از پژوهشگران پیرامون پدیده‌های روحی انسان مخصوصاً ارتباط بین ادراکات فراحسی و فعالیت امواج آلفا تحقیق کرده‌اند. در یک بررسی از تعداد زیادي افراد خواسته شد که حدس بزنند درون یک جعبه در بسته چه کارتی وجود دارد. با استفاده از تستهاي آماري مشخص شد، هنگامیکه فرد چشمانش را می‌بندد و روي موضوعی تمرکز میکند امواج آلفای مغز او افزایش می‌یابد و کسانی که امواج آلفاي بیشتری تولید میکردند، اغلب میتوانستند کارت‌هایي داخل جعبه را به درستی تشخیص دهند.

در مواردي که تولید امواج آلفا در حد پایین قرار داشت، (همان طور که در حالت طبیعی در بسیاري از مردم یا هنگام باز بودن چشم‌ها مشاهده میشود) حدس زدن کارتها تنها براساس شانس صورت می‌گرفت. افراد مورد آزمایش همچنین وضعیت ذهنی خود را در هنگام فعالیت غالب امواج آلفا توصیف کردند، همه آنها اتفاق نظر داشتند که آن حالت رهایی ذهن و جدایی از اطراف، تجربهاي لذت بخش بود. هنگامیکه افراد در این حالت چشمان خود را باز میکردند، می‌توانستند جدایی خود را از اشیاء محیط مشاهده کنند. افزایش تواناییهاي روحی در این شرایط با تواناییهاي فردي که چاکرای آجنای خود را فعال کرده و میتواند اشیاء دور را با چشم بصیرت ببیند، مطابقت دارد.

تاثیرات شگفت انگیز امواج آلفا

نوش داروی اکثر بیماریهاي دنیاي مدرن، امواج مغزی آلفا است که بدن و ذهن را در وضعیتی آرام و آزاد قرار میدهد و باواکنشهاي ناهنجاری که از ابتداي خلقت انسان در جسم او رخ داده مقابله میکند. در دنیاي مدرن زندگی انسان دیگر توسط حیوانات وحشی یا قبایل آدم خوار تهدید نمیشود، اما سیستم قدیمی ترشح کنندهي آدرنالین که بدن انسان را در برابر چنان تهدیدهایی محافظت می‌کرده است، در برابر تهدیدهاي مدرن نیز به همان روش قدیمی واکنش نشان می‌دهد. امروزه تهدیدهای زندگی انسان معمولاً به صورت ترس از بحران مالی یا از دست دادن موقعیت شغلی و یا مشکلات خانوادگی و امثال آن جلوه‌گر میشود.

استرس ها و تنش های جامعه مدرن

اگرچه این قبیل تنش‌های جامعه‌ی مدرن خطرات غیر واقعی هستند، ذهنِ نگران و مضطرب آنها را واقعی تلقی میکند. از آنجا که بحران‌های دنیاي مدرن حد و مرزی ندارد و هرگز پایان نمیپذیرد، بدن بسیاري از مردم بهطور مداوم نسبت به آنها واکنش نشان می‌دهد. این حالت تنش و اتلاف مداوم انرژي، منجر به بیماريهاي جسمی و روحی میشود. علاوه بر این بزرگترین مکانیسم دفاعی بدن انسان به دلیل استفادهي بیش از حد فرسوده میشود و به این ترتیب بسیاري از مردم خود را در مقابل خطرهای واقعی ناتوان می‌بینند. افزایش روزافزون تعداد قربانیان شوك ناشی از مواجههي ناگهانی با موقعیتهاي خطرناك واقعی تأیید کننده این مطلب است. پزشکان و دانشمندان معتقدند که مراقبه یکی از بهترین شیوهها براي درمان این عارضه است.

تاثیر مراقبه بر مغز

مراقبه باعث آرامش ذهن میشود و همواره با کاوش در زوایاي روح انسان همراه است. همانطوري که گفته شد حد فیزیکی آجنا، غدهي پینهآل است که با مغز در ارتباط میباشد. برخی از متافیزیسین‌ها معتقدند که غده پینه‌آل گیرنده و فرستندهي نوسانهاي نامحسوسی است که افکار و پدیدههاي روحی را در کیهان انتقال میدهد. غدهي پینه‌آل امواج مغزی را به امواج الکتریکی تبدیل میکند، که با سرعتی بالاتر از سرعت نور حرکت میکنند، این امواج در مغز انسان
ذخیره می‌شوند. کسانی که داراي تواناییهایی مانند بینایی و شنوایی متافیزیکی هستند، این کار را از طریق همین امتیاز چاکرای آجنا یعنی تغییر ماهیت امواج آلفا انجام می‌دهند.

انسان مدرن، داراي تفکري منطقی است و ترجیح میدهد زندگی خود را براساس واقعیتهاي علمی پایهگذاري کند. امروزه
بیشتر، واقعیتهاي علمی مورد پذیرش قرار میگیرند و تجربیات علمی ثابت کردهاند، بعضی از مردم که تفکر مراقبهاي دارند و امواج مغزی آنها بهطور عمده از نوع آلفاست، میتوانند وقایع را پیشبینی کنند و از وقایع درونی و بیرونی که خارج از دسترس حواس پنجگانه است آگاهی داشته باشند.

این توانایی‌های روحی که بسیاری از مردم براي کسب آنها تلاش میکنند، ابتداییترین نشانههاي قدم گذاشتن در مسیر معنویت هستند. اگرچه رهروان واقعی، داشتن این تواناییها را انکار میکنند تا مبادا آشکار ساختن تواناییهایشان باعث زوال و شکست آنها شود. حقیقت این است که قدرتهاي درونی در همهي ما وجود دارد، ما فقط باید براي بیدار کردن مراکز عالی مغز که با چاکراي آجنا در ارتباط هستند، تمرین کنیم تا بتوانیم راهی به سوي تجربههاي جدید و روزنهاي به سوي نور و روشنایی بگشاییم.

تاثیر فرکانس بر مغز  و نحوه عملکرد فرکانس های تداخلی دو گوشی
تاثیر فرکانس بر مغز و نحوه عملکرد فرکانس های تداخلی دو گوشی

قانون ریتم و هماهنگی

ریتم هم یکی از 12 قانون جهان هستی می‌باشد و در مورد قوانین 12‌گانه جهان هستی و مبنای این دسته بندی قبلا توضیح دادیم. این قانون جهانی مشخص می سازد که هر چیز با ریتم های معینی ارتعاش نموده و حرکت می کند. این ریتم ها سبب تعیین فصل ها، دورها ها، مراحل توسعه و الگوها می شوند. هر دوره تکرار حهان خدا را بازتاب می کند. اساتید می دانند چگونه بالاتر از بخشهای منفی یک دوره قرار بگیرند با هرگز بیش از حد هیجان زده نشدن یا اجازه ندادن به افکار منفی که به درون آگاهی آنها رخنه کند.

ماهیت جهان هستی ریتم است. ریتم را در هر جای هستی از مدار‌های در حال گردش الکترون‌ها و پروتون‌ها گرفته تا مدار‌های عظیم سیارات یا در موجودات زنده می‌توانید مشاهده کنید. از ضربان‌های منظم قلب تا ریتم‌های تنفسی. محدوده شنوایی انسان حدودا از 20 تا 20000 هرتز است. ما روی فرکانس‌های بسیار پایین خودآگاهی نداریم و در ظاهر شنیده نمی‌شود اما ذهن ناخودآگاه ما آن را به عنوان یک فرایند درک می‌کند.

تست محدوده شنوایی، تا چه فرکانسی را تونستید بشنوید؟ لطفا برام کامنت کنید.

هماهنگی به این معنی است که ارتشعاشات یک شئ می‌تواند روی یک شئ دیگر اثر گذاشته و باعث ایجاد نوساناتی با همان فرکانس در شئ دیگر شود و فرکانس‌های خارجی می‌تواند روی مغز انسان اثر گذاشته و باعث هماهنگی مغز با فرکانس مد نظر شود و این امر روی فعالیت‌های فیزیولوژیک و حتی سایکولوژیک ما تاثیر مستقیم داشته باشد. ثابت شده که فرکانس های پایین تر از 48 تا 70 هرتز با تغییر الگو‌های امواج مغزی باعث کاهش ضربان قلب و ریتم تنفس می‌شود.

تاثیر امواج مغزی بر ذهن ناخودآگاه

امواج مغزی بر ذهن ناخودآگاه تأثیر می‌گذارند. ذهن ناخودآگاه شامل اطلاعات و تجربیاتی است که در طول زندگی جمع آوری شده‌اند و در بخشی از مغز به نام ناخودآگاه نگهداری می‌شوند. این بخش از مغز بسیار قدرتمند است و به طور مستقیم توسط امواج مغزی تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

مطالعات نشان داده‌اند که امواج مغزی مختلف، مانند امواج آلفا، بتا، تتا و دلتا، تأثیر مستقیمی بر فعالیت ذهنی دارند. به عنوان مثال، امواج آلفا که در وضعیت آرامش و تمرکز قرار دارند، بهبود خلاقیت و تمرکز کاری را تسهیل می‌کنند. اما امواج بتا که در وضعیت استرس و اضطراب قرار دارند، می‌توانند باعث افزایش تنش و کاهش تمرکز شوند.

بنابراین، با کنترل و تنظیم امواج مغزی، می‌توان بهبود فعالیت ذهنی و کاهش تنش و اضطراب را تسهیل کرد. به عنوان مثال، برخی روش‌های درمانی مانند تکنیک‌های مدیتیشن، بیوفیدبک و نوروفیدبک از این روش‌ها استفاده می‌کنند.

امواج فرامغزی و فرکانس‌های تداخلی دو گوشی

به نظر می‌رسد رسیدن به توانایی‌های فوق عادی مثل ادراک‌های فرا‌حسی، فرا‌روانی و قابلت‌های ماورائی نیازمند تمرینات بسیار منظم و مداوم تکنیک‌های باستانی مانند یوگا‌ُ، مدیتیشن، مانترا، و شکل مدرن شده آموزش‌های اسراری مثل خودهیپنوتیزم، ریلکسیشن‌های عضلانی پیش‌رونده و بیوفیدبک می‌باشد. اما عیب این روش‌ها این است که برای رسیدن به نتیجه خوب نیازمند زمان طولانی و پشتکار و نظم بسیار زیاد است. اما در حال حاضر راه آسان‌تری وجود دارد. تکنولوژی جدیدی که می‌تواند خیلی سریع‌تر و آسان‌تر ما را به حالت‌های مفید مدیتیشن و ادراک‌های فرا‌حسی هدایت کند. جایی که با کمک این تکنولوژی جدید و امواج مغزی می‌توان یک پل قدرتمند بین ذهن و جسم ایجاد کرد و به حداکثر کارایی ذهنی و جسمی رسید.

انتقال آگاهی به فرکانس های بالاتر با استفاده از امواج مغزی
انتقال آگاهی به فرکانس های بالاتر با استفاده از امواج مغزی

با کمک امواج به راحتی می‌توان آگاهی را به فرکانس‌های برتر انتقال داد. زمانی که امواج صوتی خالص و دقیق و متفاوت از دو گوشی یک هدفون استریو به مغز می‌رسد دو نیمکره هماهنگ با هم عمل می‌کنند و در عمل سیگنال‌های خارجی شنیده نمی‌شود و چیزی که در حقیقت توسط مغز دریافت می‌شود سیگنال سومی است که تداخل این دو گوشی ایجاد شده است. برای مثال زمانی که از یک گوشی فرکانس 505 هرتز و از گوشی دیگر فرکانس 500 هرتز منتشر می‌شود فرکانس که مغز دریافت می‌کند تفاضل این دو فرکانس یعنی 5 هرتز است. یعنی عملا شما به جای دریافت آن دو سیگنال یک سیگنال با فرکانس خیلی ملایم و 5 هرتز دریافت می‌کنید که در محدوده امواج تتا است و شما را کم کم به سمت یک ریلکسیشن عمیق و خواب رفتن هدایت می‌کند.

انتقال آگاهی به سطوح بالاتر با کمک امواج مغزی

در این روش جدید با استفاده از امواج صوتی شخص شنونده را به فرکانس‌های بالاتر آگاهی که تحولات عمیقی در آن رخ می‌دهد هدایت می‌کنیم. علاوه بر هدایت کردن امواج مغزی به حالت‌های خاص مثل بتا ( حالتی که بیشترین تمرکز را داریم ) و آلفا ( حالت ریلکسیشن و تجسم ) تتا ( حالت مدیتیشین ، آموزش و یادگیری ) و دلتا ( خواب و شفابخشی ) . آهنگ ریتمیک با فرکانس‌های تداخل دو گوشی باعث ایجاد تعادل نیمکره‌های چپ و راست در مغز شده و باعث ایجاد وضعیت به خصوصی به نام هماهنگی نیمکره‌های مغز می‌شود. اثبات شده که این پدیده توأم با افزایش خلاقیت، شادی، افزایش تمرکز، ریلکسیشن عمیق و افزایش توانایی ما در یادگیری می باشد. با تکنیک‌های پیچیده و به خصوصی فرکانس‌های تداخل دو گوشی را به صورت چند لایه در کنار یکدیگر قرار می گیرند. این فرکانس‌های چند لایه باعث فعال شدن گروههای مختلف سلولهای مغزی با فرکانس‌های مختلف می شوند.

برای رسیدن به وضعیتهای فوق عادی ، ادراک فراحسی و توانایی‌های فراروانی نیازمند تمرینات مداوم و منظم است. تکنیکهای باستانی نظیر مدیتیشن ، مانترا ، یوگا ، اشکال مدرن شده آموزشهای اسراری مانند ریلکسیشن عضلانی پیش رونده ، خود هیپنوتیزم و بیوفیدیک می باشند. مشکل اصلی این روش‌ها این است که برای رسیدن به نتیجه مطلوب نیازمند تمرینات منظم و مداوم و همینطور تلاش زیاد است.

تکنولوژی و امواج مغزی

اما در حال حاضر راه آسان‌تری هم وجود دارد. تکنولوژی جدیدی که می تواند ما را مستقیما ً به وضعیتهای سودمند مديتیشن و ادراک توسعه یافته هدایت کند – جایی که می توان از قدرت پیوند ذهن و بدن سکوی پرتابی برای رسیدن به حداکثر کارآیی ذهنی و بدنی ساخت.

در این روش جدید آگاهی شخص را با استفاده از امواج مغزی به فرکانس‌های بالاتر هدایت می‌کنیم. حالت‌هایی از آگاهی که در آن تحولات عمیقی می‌توانیم تجربه کنیم. زمانی که که سیکل‌های صوتی خالص و دقیق با فرکانس‌های متفاوتی از طریق یک هدفون استریو به مغز می رسد، دو نیمکره مغزی در هماهنگی با یکدیگر عمل می کنند و در حقیقت سیگنالهای صوتی خارجی شنیده نمی شود و آنچه که توسط مغز درک می گردد یک سیگنال سوم مجازی به نام فرکانس تداخل دو گوشی است.

تکنولوژی فرکانس‌های تداخل دوگوشی

سلول‌های مغزی در پاسخ به فرکانس تداخلی دو گوشی در هماهنگی کامل با یکدیگر مرتعش می شوند. اصوات هماهنگ کننده مغزی بدون تلاش زیاد ، فعالیت مغز را بسوی الگوهای بسیار ویژه ، سازمان یافته و منسجمی هدایت می کنند. این امر باعث دسترسی به وضعیتهای جالب توجه آگاهی توسعه یافته می شود. هنگامی که سیگنال با فرکانس 100 سیکل در ثانیه به داخل یک گوش و فرکانس 110 بطور همزمان به گوش دیگر وارد می شود. فرکانس تداخل دو گوشی که توسط مغز درک می گردد تفاضل دو فرکانس مذکور یعنی 10 سیکل در ثانیه خواهد بود. شما بجای شنیدن دو فرکانس متفاوت، در واقع صوت ریتمیک و آرام بخشی را خواهید شنید که فرکانس آن 10 سیکل در ثانیه می باشد. این فرکانس در محدوده ریلکس کننده امواج مغزی آلفا قرار دارد.

امواج مغزی باینورال
امواج مغزی باینورال و فرکانس‌های تداخل دو گوشی و تاثیر آن بر مغز و تغییر در آگاهی

علاوه بر هدایت فعالیت مغز به طرف وضعیتهای کاملاً اختصاصی نظیر بتا ( تمرکز و ادراک ) و آلفا ( ریلکسیشن و تجسم ) تتا ( مدیتیشین ، یاد گیری و حافظه ) و دلتا ( خواب و شفا ) . آهنگ ریتمیک فرکانسهای تداخل دو گوشی باعث ایجاد تعادل در نیمکره های راست و چپ مغز شده و وضعیت جالب توجهی به نام هماهنگی نیمکره ها می شود. معلوم شده است که پدیده مذکور توأم با افزایش خلاقیت، سرخوشی، افزایش تمرکز، آرامش عمیق و افزایش تواناییهای یادگیری می باشد. با تکنیکهای پیچیده ای فرکانسهای تداخل دو گوشی به صورت چند لایه در کنار یکدیگر قرار می گیرند. این فرکانسهای چند لایه باعث فعال شدن گروههای مختلف سلولهای مغزی با فرکانسهای متفاوت می شوند.

امواج مغزی و فرکانس‌های تداخل دو گوشی چگونه سطح آگاهی را تغییر می دهند؟

فرکانسهای تداخل دو گوشی از طریق سیستم شبکه ای فعال کننده مغز بر روی آگاهی اثر می کند. این سیستم مسئول کنترل بیداری، توجه و هوشیاری می باشد. تفسیر، پاسخ و واکنش نسبت به اطلاعات دریافتی توسط سیستم شبکه ای مغز و تحریک تالاموس و قشر مغز توسط آن اداره می شود. همچنین سیستم شبکه ای فعال کننده مغزی مسئول کنترل توجه و میزان هوشیاری می باشد.

گوش دادن به فرکانس‌های تداخل دو گوشی باعث ارائه اطلاعات به سیستم شبکه ای فعال کننده مغزی می شود. این امر به دلیل پذیرفتن فرکانس‌های منحصر بفرد دو گوشی موجی شکل به عنوان الگوهای امواج مغزی توسط این سیستم می باشد. این اطلاعات شامل کاراکتر، کیفیت و دیگر ویژگیهای حالتی از آگاهی که فرکانسهای دو گوشی ارائه می کنند می باشد. در صورتی‌که تحریکات داخلی بدن ، احساسات ، روحیات ، عقاید و تحریکات حسی خارجی در تعارض با این اطلاعات نباشد.

هموستاز ( تعادل داخلی )

سیستم شبکه ای فعال کننده مغزی وضعیت آگاهی را در تطابق با تحریک فرکانسهای دو گوشی تغییر خواهد داد. این امر در حقیقت ناشی از کارکرد طبیعی مغز در حفظ هموستاز ( تعادل داخلی ) می باشد. مغز به صورت خود کار و فعالانه کلیه کارکردهای بدن را برای حفظ هموستاز تنظیم می کند.

در طی یک فعالیت طبیعی و مداوم در جهت حفظ هموستاز، سیستم شبکه ای بصورت فعالانه نسخه برداری قشر مغز از امواج مغزی جاری را زیر نظر داشته و تداوم می بخشد ( مگر اینکه دلیل دیگری برای ایجاد تطابق با اطلاعات جدید ناشی از منابع داخلی و یا تحریکات حسی خارجی وجود داشته باشد.) به هر حال بدلیل وجود ویژگیهای مشابه با امواج مغزی طبیعی و تداوم فرکانسهای صوتی تداخل دو گوشی، سیستم شبکه ای باعث شروع نسخه برداری قشر مغز از تحریکات فرکانسهای دو گوشی می شود.

با این باور که این فرکانس ها در حقیقت امواج جاری مغزی می باشد. با گذشت زمان سیستم شبکه ای محیط داخلی و خارجی بدن و وضعیت آگاهی را به منظور تعیین لحظه به لحظه تناسب آن برای مقابله با شرایط موجود بررسی می کند. تا زمانی که تعارض وجود نداشته باشد سیستم شبکه ای به طور طبیعی به تنظیم کاراکتر، کیفیت و ویژگیهای آگاهی با اطلاعات حاصله از الگوهای مشابه با امواج مغزی اصوات هماهنگ کننده مغزی ادامه خواهد داد.


خوب در مطلب قبلی در خصوص این امواج و چگونگی ایجاد آنها و نحوه تاثیر آنها بر مغز مختصری توضیح داده شد. در اینجا به برخی از فواید این امواج پرداخته می شود.

کاربرد‌‌های امواج مغزی
استفاده و کاربرد‌‌های امواج مغزی و فواید آن

فواید استفاده از امواج مغزی

کمک به مدیتیشن با استفاده امواج مغزی

اصولا مدیتیشن به مفهوم یادگیری قرار دهی خود در یک وضعیت خاص ذهنی است. در حالت سنتی، رسیدن به این سطح از توانایی چندین سال طول می کشد و بایستی با تکنیکهای متعددی آشنا شد. اما حال به کمک جادوی امواج مغزی دو گوشی، می توان بدون هیچ آموزش خاص یا انجام ریاضتهای سخت و طاقت فرسا همان کار را انجام داد! فرکانسهای مغزی در حالت مدیتیشن بین 8 تا 13 هرتز می باشند. وقتی یک وضعیت مشخص امواج مغزی در مدت زمانی مرتبا تجربه و تمرین گردد، آنگاه مغز تغییر وضعیت را “فرا می گیرد” و این تغییر وضعیت بگونه خودآگاه نیز ممکن می گردد.

کاهش زمان یادگیری

مشاهده شده است که مرحله تتا(4-7 هرتز) قابلیتهای یادگیری را افزایش می دهند. در حقیقت، بچه ها زمان بیشتری را نسبت به بزرگسالان در مرحله تتا می گذرانند، که احتمالا دلیلی بر یادگیری سریعتر آنها نسبت به بزرگسالان می باشد. فرکانسهای آلفا نیز برای اهداف یادگیری مفید می باشندو شما می توانید در طول زمان پخش امواج آلفا نوارهای یادگیری زبان یا یادگیری موارد دیگر را پخش نموده و بگونه ناخودآگاه آنها را فراگیرید.

کاهش زمان خواب مورد‌نیاز بدن

کافیست اشاره کنیم که برای بسیاری از مردم نیم ساعت بودن در مرحله تتا برابر با بیش از 4 ساعت خواب می باشد. وقتی این نکته را بدانیم دیگر برایمان عجیب نیست که برخی یوگیست ها خواب بسیار کمی دارند، همه می توانیم به این حالت دست پیدا کنیم.

درمان بیماری‌های روحی با امواج مغزی

برای درمان بیماریهایی از قبیل افسردگی، عدم اعتماد بنفس، حواس پرتی و اعتیاد به الکل و مشروب و … امواج مغزی دو گوشی معجزه می کتند. همچنین در درمان بیماریهای جسمی نظیر میگرن و سایر سردردها بسیار مفید واقع خواهند شد.

اگر از سی دی های آموزشی مانند یادگیری زبان در خواب، تلقینات مثبت در خواب و همچنین سی دی های صوتی خود هیپنوتیزم استفاده کرده باشید، اکنون در خواهید یافت که اغلب آنها از ترکیبی از امواج آلفا و تتا برای وارد نمودن شما به حالت مورد نظر برای پذیرش تلقینات و یادگیری سریعتر و ماندگارتر استفاده می کنند.
نکته جالبی که وجود دارد این است که در اغلب این سی دی ها ذکر می گردد این است که برای رسیدن به نتیجه حتما باید از سی دی های اوریجینال استفاده گردد!

چیزی که من با آن هم موافقم و هم مخالف.

موافقم از نقطه نظر انرژیکی؛ چونکه معتقدم برای شروع هر کاری قدم اول را باید صحیح برداریم. اگر بخواهیم برای مدیتیشن یا سایر مواردی که سبب اعتلای روحی و جسمی ما می گردد، از قدم اول خطا نموده و با کپی برداری غیر مجاز از دسترنج دیگران آغاز نماییم، به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید.

اما مخالفم از نقطه نظر فنی؛ چون با کپی برداری از یک سی دی صوتی، هیچ تغییری در کیفیت آن به وجود نخواهد آمد. درست است که مولفین این آثار ادعا می نمایند که سی دی اوریجینال حاوی فرکانسهای “خاص” است که با کپی شدن از بین خواهند رفت، اما فرکانس “خاص” امواج مغزی دو گوشی فرکانسهای قابل شنیدن است و همه ما می دانیم که به هیچ عنوان نمی توان جلوی کپی شدن آنها را گرفت. حتی می توان این فایلها را به فرمت MP3 تبدیل نموده و در دستگاههای MP3 Player یا سی دی ذخیره نموده و در جاهای مختلف گوش نمود بدون اینکه حتی ذره ای از کیفیت آنها کاسته شود. زیرا در تبدیل صوت به MP3 فقط فرکانسهای غیر قابل شنیدن از کانالهای چپ و راست صدا حذف گردیده و حجم صدا کاسته می گردد، بدون اینکه به اصل مطلب خدشه ای وارد گردد!

البته در انتها لازم به ذکر است که این را به مثابه مجوزی برای پامال نمودن دسترنج دیگران نمی دانم. فقط بدانید که می توانید از سی دی هایی که خریداری نموده اید برای روز مبادای خود کپی تهیه فرمایید یا برای استفاده در جاهای مختلف، آنرا به فرمت MP3 تبدیل نموده و به همراه خود در موبایل و MP3 Player داشته باشید؛ همین!

امروزه امواج مغزی با تکنولوژیهای متنوعی تولید می شوند و امواج باینورال یا دوگوشی فقط یکی از این تکنولوژیهاست که علیرغم اینکه قدیمی است، اما همچنان موثر است.

در محصولات امواج مغزی شرکت‌هایی نظیر برین سینک، از این تکنولوژی برای ترکیب لایه های زیر استفاده می گردد:

1- یک موج مغزی نظیر آلفا یا تتا که وظیفه آن بردن مغز به حالت خلسه و تلقین پذیری و همچنین ریلکس کامل جهت دریافت تلقینات می باشد. این موج به صورت زیرآستانه ای عمل نموده و شنیدن آن در حالت عادی بسیار مشکل است و شاید به شکل ضربانهای با صدای بسیار کم حس شود.
2- یک موزیک که برای پوشش دادن به سایر لایه های این امواج استفاده می شود. نظیر طعم دهنده ها و اسانسهایی که به داروها اضافه می گردد تا خوردن آن برای بیمار ساده تر و حتی لذت بخش شود.
3- تلقینات زیرآستانه ای که در این میان با صدایی بسیار آهسته و غیر قابل شنیدن گفته می شوند و بخش اصلی این امواج را تشکیل می دهند.

فیلتر‌های ذهن ناخودآگاه

فیلتر های ذهن ناخودآگاه – قسمتی از دوره پرکتیشینری ان ال پی

1- محرک‌ها

در مورد این لایه اخیر نکات زیر را باید بیان کنیم: این لایه توسط حس شنوایی شنیده می شود ولی چون از آستانه مد نظر برای مغز ما پایین تر است، ذهن خودآگاه آن را نادیده می گیرد. فراموش نکنیم که در روز بیش از هزاران محرک به مغز ما می رسد و اگر مغز بخواهد همه آنها را پردازش کند، واقعا زیر این فشار نابود خواهد شد. از این رو بسیاری از محرکها توسط بخشی از مغز بنام “سیستم فعال سازی قابل اصلاح” فیلتر شده و نادیده گرفته می شود.

فقط محرکهای خاصی که عموما یکی از شرایط زیر را دارند پردازش می شوند:

  • اطلاعاتی که برای بقای شما مهم است
  • اطلاعاتی که برای شما تازگی دارد
  • همینطور اطلاعاتی که محتوای احساسی زیادی دارند
  • این سیستم با محرک هایی فعال می شود که از آستانه آگاهی اش فراتر روند. اتفاقهای عادی و روزمره زیر این آستانه قرار می گیرند.

البته نباید فراموش کرد که محرک هایی که فیلتر شده اند توسط ذهن ناخودآگاه قابل دسترسی و پردازش هستند، و این همان بخشی از ذهن ماست که عموما دیده نمی شود، همانند بخش اعظم یک کوه یخ که زیر آب قرار گرفته و غیر قابل مشاهده است.

2- زبان

یکی دیگر از مواردی که فقط برای ذهن خودآگاه فیلتر می گردد، زبان است. ذهن خودآگاه کلمات و جملات و معنای آنها را پردازش می کند و چنانچه با زبان دیگری که با آن آشنایی ندارد مواجه شود، مفاهیم را درک نخواهد کرد. در حالی که ذهن ناخودآگاه فارغ از هر زبان و گویشی، قادر به درک معانی است. فراموش نکنید که کودکان قبل از اینکه زبان باز کنند و به مفاهیم زبان مسلط شوند، توسط ذهن ناخودآگاه خود قادر به درک معانی هستند. هم اکنون نیز یکی از موثرترین و قویترین روشهای آموزش زبان، استفاده از همین شیوه یادگیری زبان مادری است! در نتیجه می توان دریافت که تلقینات زیرآستانه ای موجود در این امواج برای هر شخص در هر جای دنیا و به هر زبانی قابل درک است! دلیل هم واضح است؛ زیرا این تلقینات با ذهن ناخودآگاه دریافت می گردند و نه با ذهن خودآگاه.

3- اخلاقیات!

ذهن ناخودآگاه همانند فردی پای بند به اخلاقیات عمل نموده و شما را با توجه به آموخته هایش در مسیری محدود و ثابت نگه می دارد. بنابراین اگر بتوانیم این آموخته ها را تغییر دهیم، به جرات می توان گفت که شخص جدیدی خواهیم شد حتی اگر جامعه و محیط اطراف ما نیز با این رفتارهای جدید مخالف بوده و آنها را قبول نداشته باشند.
با این وصف به سادگی می توان دریافت که این امواج همانند یک چاقوی دولبه عمل نموده و می توانند توسط افراد بداندیش و سودجو برای دسترسی به لایه های زیرین ناخودآگاه و تغییر ذهنیتهای پایه ای و اصلی ما به کار روند. بنابراین لازم به تذکر است که قبل از تهیه هر موج در مورد آن تحقیق نموده و فریب تبلیغات اشخاص و موسسات مختلف را نخورید!

در خصوص امواج مغزی به عنوان نمونه، فقط جهت اطلاع کاربران عزیز به اطلاع می رسد:

برخی شرکتها و افراد کلاهبردار برای رسیدن به اهداف خود با استفاده از این امواج در فایلهای صوتی و تصویری و همچنین تلقینات زیرآستانه ای که در این فایلها قرار می دهند، روی ناخودآگاه افراد تاثیر گذاشته و آنها به صورتی کاملا ناآگاهانه و غیرارادی به سوی خرید کردن از این سایت ها یا برای سرمایه‌گذاری در برخی از کسب و کار جذب می شوند! البته ممکن است فایل صوتی کلا محتوای خاص دیگری داشته باشد، نظیر معجون عشق، جذب جنس مخالف و جذب ثروت؛ اما در پشت صحنه فرد تهیه کننده موج فقط اهداف خود را به گونه ای کاملا ناجوانمردانه و بدون آگاهی اشخاص قربانی پیش می برد. به همین سادگی!

برخی از سایت‌ها در لایه زیرین امواج استانداردی نظیر برین سینک، لایه خاص خود را نیز قرار می دهند که تلقینات زیرآستانه ای برای رسیدن به اهداف خود نظیر هدایت به سایت، خرید محصول یا حتی تبلیغ برای شخص یا محصول خاصی می باشد. تشخیص این کار اصلا ساده نیست. سایت امواج مغزی (amvajemaghzi.com) تکنیکهای شناسایی و اجتناب از این گونه امواج را به همگان آموزش داده و عرضه خواهد کرد.
فایلهای موجود در این سایت مستقیما از سایت برین سینک و سایر سایت‌های معتبر خریداری شده و به کاربران محترم عرضه خواهد گردید.

امواج مغزی چگونه بر ذهن اثر می‌گذارند؟

مسیقی بی واسطه بر مغز تاثیر می گذارد. تاثیر موسیقی بر مغز به سه طریق صورت می گیرد:

  1. تاثیر بر ساختار مغز
  2. تاثیر بر بیو شیمی مغز
  3. تاثیر بر امواج مغزی

بررسی هر کدام از این تاثیرات و گشودن ظرایف آن به کتاب یا کتاب هایی قطور ختم می شود . تاریخچه و تحقیقات به عمل آمده و نتایج حاصله که هر کدام از آن ها گوهري گرانبها در این عرصه اند ،می تواند به عمق آگاهی ما بیافزاید .اما به دلیل آنکه نه این مقاله مجال این جولان است نه امکان اداي تام مطلب ،در اینجا ما به اجمال به این تاثیرات می پردازیم. قبل از وارد شدن به مبحث اصلی به طور کلی به مقوله ي علوم اعصاب خواهیم پرداخت. مطالب ارائه شده در این مقاله در واقع ماحصل نگاه همین علم به موسیقی است و در ادامه به بررسی نحوه ي درك صدا و موسقی توسط مغز اشاره اي می کنیم. هر دوي این مباحث در درك و دریافت مطالبی که درادامه می ایند راه گشا خواهند بود.

نیم نگاهی به علم اعصاب

در این علم به طور معمول چهار مولفه مرتبط با مغز را مورد بررسی قرار می دهند و این چهار مولفه عبارتند از:

  1. نورون ها و انتقال دهنده هاي عصبی
  2. ساختار و کارکرد مغز
  3. دستگاه عصبی خود مختار
  4. دستگاه عصبی عصبی – درون ریز
  5. نورون ها و انتقال دهنده هاي عصبی

دستگاه عصبی از میلیارد ها نورون تشکیل می شود. هر نورون چهار قسمت اصلی دارد.

  1. جسم سلولی
  2. چندین دندریت ، دنباله هاي کوتاه و قطور
  3. یکیا چند آکسون با طول متفاوت
  4. تکمه هاي پایانی

هرگاه سلول عصبی تحریک می شود . در واقع تکانه اي عصبی ایجاد می شود .این تکانه پتانسیل الکتریکی سلول را تغییر می‌دهد این تغییر در سراد .این تکانه پتانسیل الکتریکی سلول را تغییر می دهد این تغییر تا انتهاي پایانه سلول منتقل می شود. سلول هاي عصبی به طور فیزیکی به هم هیچ گونه اتصالی ندارند و هر سلول مستقل از سلول دیگر است.میان پایانه انتهایی یک سلول و جسم سلولی دیگر فضایی وجود دارد که آن را سیناپس می نامند.براي آنکه پیام از سلولی به سلول دیگر منتقل شود .

پس از تحریک آن و رسیدن پتانسیل الکتریک به انتهاز سلولی به سلول دیگر منتقل شود . پس از تحریک آن و رسیدن پتانسیلالکتریکی به انتهاي پایانه ، مواد شیمیایی که ان را انتقال دهنده عصبی یا نورو ترنسمیتر می نامیم به فضاي سینا، مواد شیمیایی که آن را انتقال دهنده عصبی یا نورو ترنسمیتر می نامیم به درون سیناپس ترشح می شود . هر ترنسمیتر حاوي پیامی از سلول فرستنده به سلول گیرنده است .که پس از دریافت توسط سلول عصبی گیرند موجب تحریک درپتانسیل الکتریکی سلول گیرنده می‌شود و همین گرفتن و انتقال پیام باعث انتقال اطلاعات می شود. از جمله انتقال دهنده هاي عصبی معروف هستند. ( GABA) دو پامین، نور اپی نفرین، سرتونینو گاما – آمینو بوتریک اسید

ساختار و کار کرد مغز

مغز در پوشش محافظتی جمجمه قرار دارد. اگر مغز را از بالا نگاه کنیم شکاف عمیقی آن را به دو نیمکره تقسیم کرده است. این دو نیمکره ( نیمکره چپ و راست) به کمک دسته اي از تار هاي عصبی به نام جسم پنبه اي به هم متصل اند . قشر مغز بسیار چین خورده است. هر نیمکره را بر اساس شکاف هاي عمیقی که در ان وجود دارد به ناحیه ها یا لوب هاي مختلف تقسیم می‌کنند. لوب پیشانی ،لوب آهیانه ،لوب گیج گاهی و لوب پس سري از این جمله اند.

دستگاه عصبی خود مختار

این دستگاه به غدد درون ریز ،قلب و ماهیچه هاي صاف که در جداره رگ هاي خونی ،معده ف روده ها ،کلیه ها و اندام هاي دیگر دیده می شوند عصب دهی می کند. خود این دستگاه به دو بخش تقسیم می شوند . دستگاه عصبی سمپاتیک و دستگاه عصبی سمپاتیک تقسیم می شوند که به طور معمول عکس هم دیگر عمل می کنند.

سمپایک:

  1. مردمک را گشاد می کند
  2. ترشح بزاق را تحریک می کند
  3. ضربان قلب را بالا می برد

پاراسمپاتیک

  1. مردمک را تنگ می کند
  2. ترشح بزاق را تحریک می کند
  3. ضربان قلب را کند می کند

دستگاه عصبی درون ریز

که در برابر فشار روانی تحریک می شود و موجب رها HPA تحریک این دستگاه باعث ترشح در هورمون ها می‌شود .محور‌سازی هورمون کورتیزول می شود . در حیطه عملکرد این دستگاه قرار دارد. کورتیزول را هورمون فشار روانی می‌نامند.

ما چگونه موسیقی را می شنویم؟

در اطراف ما همواره صدا هاي مختلفی شنیده می شود. صدا ها با ایجاد فشار در هواي اطراف ما موج ایجاد می کنند.این امواج به بدن ما می‌رسند. امواج صدا با فشار از طریق کانال گوش به استوانه گوش می رسند. در این جا انرژي صوتی به انرژي مکانیکی تبدیل می شود . امواج به پرده گوش بر خورد می کند.

ساختار مغز و سیستم شنوایی
ساختار مغز و سیستم شنوایی

پرده گوش به چند استخان کوچک و لرزان به نام استخوانچه گوش میانی مرتبط است .پرده گوش هم تقویت امواج و هم محافظت از گوش را به عهده دارد.اتخوانچه ها صدا را به گوش داخلی قسمت حلزونی گوش قرار دارد که با عصب هایی به نام پرزهاي عصبی پوشانیده شده است . هر بخش از پرزهاي عصبی با فرکانس هاي خاصی مرتعش می شوند بنابر‌این فرکانس‌هاي مختلف پرزهاي عصبی مختلف را مرتعش می کنند .به طور معمول 4000 عدد از این پر زها در هنگام دریافت صدا مرتعش می شوند و به سلول هاي عصبی در مغز پیام می فرستند.

در مرحله اي که فرکانس هاي مختلف پرز هاي مختلف را فعال می کنند. در واقع انرژي مکانیکی به انرژي الکتریکی تبدیل می گردد . یعنی تحریک پرز هاي عصبی باعث انتقال پیام از گوش به مغز می‌شوند . به طور میانگین گوش انسان در گستره 2000 تا 5000 هرتز بیشترین حساسیت شنوایی را دارد و فرکا نس هاي بیشتر و کمتر نیاز به فشار صداي بیشتري جهت شنیدن دارند.

راه ارتباطی مغز و گوش دو طرفه است

به این معنی که گوش پیام هایی را به مغز می رساند و مغز پیام هایی را به گوش منتقل می کند . بدین صورت است که صدا هاي آشنا از نا آشنا باز شناخته می شوند. بطور معمول الگوي یک اهنگ مانند ساختار هارمونیکی ، سرعت ، ریتم ،طنین و کیفیت در نیم کره راست تشخیص داده می شود. در حالی که تغییرات ناگهانی در بلندي و کوتاهی صداي آهنگ و اشعار و ترانه هاي آن در نیمکره ي چپ پردازش می‌شود.

در زیر به خلاصه اي از مناطق مختلف مغز که در هنگام شنیدن موسیقی فعالند اشاره می کنیم:

  • گوش کلی به موسیقی: نیمکره چپ – کورتکس شنوایی
  • تن موسیقی: نیم کره راست – کورتکس شنوایی
  • طنین موسیقی: نیم کره راست
  • ملودي: نیمکره راست
  • ریتم: مخچه – پشت نیمکره چپ
  • قطعات آشناي موسیقی: نیمکره چپ – منطقه گیجگاهی
  • یادآوري نام آهنگ: نیمکره چپ
  • تمرکز روي شعر و ترانه: نیمکره راست
  • نواختن موسیقی: مخچه ، نیمکره راست

بطور کلی در هنگام شنیدن موسیقی با توجه به نوع موسیقی و شنونده قسمت هاي مختلف مغز فعال است. ولی به طور کلی هر دو نیمکره‌‌ مغز در شنیدن موسیقی فعال می باشند. در مغز مناطق و سیستم هاي پردازشی جداگانه اي را براي زبان محاوره ای و که در آن فرد قادر به تکلم است ولی قادر به (Amusica) موسیقی وجود دارد و این مهم با مطالعه بیماري هایی مانند آمیوزیکا که بیمار قادر به تکلم نیست ولی موسیقی را درك می کند قابل نتیجه گیري است. ( aphasia) درك موسیقی نیست یا آفازیا در صورتی که نیمکره راست مغز دچار سکته یا بیماري شود شناساییو پردازش طنیتن صدا نیز دچار مشکل می شود و مغز صدا‌ها را از هم تشخیص نمی دهد.

تاثیر بر ساختار مغز

از ده سال پیش تاکنون گروه هاي تحقیقی متعددي در سراسر جهان تأثیر موسیقی بر مغز انسان را مورد بررسی قرار داده و با مقایسه مغز نوازندگان و افراد عادي به نتایج شگفت آوري دست یافته اند. تغییرپذیري ساختار و شکل مغز کودکان و حتی بزرگسالان با کمک صوت و ریتم از مهمترین این یافته هاست. البته نوع موسیقی در این مورد نقش بسیار مهمی دارد.موسیقی کلاسیک موجب برانگیختن و فعالیت همه ي قسمت‌های مغز میشود درحالیکه موسیقی پاپ کمتر چنین تأثیري را داراست.

به ویژه در مغز نوازندگان حرف‌های به‌دلیل شروع زودهنگام و طولانیمدت فعالیتهاي موسیقایی ویژگیهاي آناتومی خاصی دیده می‌شود. معاینه‌ها و بررسی‌های متعدد از مغز نوازندگان حرفهاي نشان میدهد که ماده خاکستري مخچه و ناحیه شنوایی مغز آنان نسبت به افراد غیر موزیسین بیشتر است. در مغز نوازندگان سازهاي زهی و پیانو هم بخشهایی که مسئول کنترل حرکات دست هستند 40 درصد رشد بیشتري دارند.

همچنین جسم پین‌های مغز نوازندگانی که قبل از سن 7 سالگی شروع به فراگیري ساز نمودهاند بزرگتر از سایرین است از این رو بین دو نیمکره و بخشهاي مختلف مغز آنان ارتباط و هماهنگی بیشتر و بهتري برقرار می‌شود. هر یک از دو نیمکره مغز وظایف متفاوتی بر عهده دارد. نیمکره چپ مسئول تجزیه و تحلیل مسائل و مرکز تعلیم است و نیمکره راست احساسات، تخیلات و قدرت ابتکار را هدایت میکند. براي استفاده از کل پتانسیل مغز میبایست هر دو نیمکره با هم هماهنگ باشند.

تحقیقات آلتن مولر

بر اساس تحقیقی که توسط آلتن مولر از انستیتو پزشکی و فیزیولوژي موسیقی در هانوفر و مارك بانگرت از دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد انجام گرفته است، بخش شنوایی و بخشهاي حرکتی مغز نوازندگان پیانو کاملاً با یکدیگر مرتبط‌اند به‌طوری‌که تحریکی کی از این دو بخش موجب برانگیختن دیگري میشود.

اسکن مغز شنوندگان توسط دستگاه EEG

از مغز نوازندگان حرف‌های پیانو نشان می‌دهد که تنها حرکت دست نوازنده بر روي (eeg) اسکن‌های متعدد و الکترو‌آنسفالوگرافی کلاویه‌ها موجب فعال شدن ناحیه شنوایی مغز میگردد و بالعکس شنیدن قطعات موسیقی باعث تحریک قسمتهاي حرکتی می‌شود. حتی انگشتان دست برخی از نوازندگان با شنیدن ملودیهاي خاصی بیاراده حرکت میکند. بین این دو ناحیه از مغز نوازندگان مبتدی هم در اولین جلسه و پس از 10 دقیقه تمرین ارتباط موقتی ایجاد میشود که با افزایش تعداد جلسات تثبیت می‌گردد.

دستگاه آنسفالوگراف
دستگاه الکتروآنسفالوگراف

البته هنوز به‌طور قطعی مشخص نیست که آیا تمرینات موسیقی عامل ایجاد این ویژگی‌هاست و یا اینکه ساختار مغز نوازندگان از هنگام تولد با دیگران متفاوت است و این تفاوتها زمینه موفقیت آنان در موسیقی را فراهم میسازد. تمرینات موسیقی همچون نیروي بازدارندهاي مانع از بین رفتن سلولهاي عصبی در سنین بالا میشود. حتی اگر فردي تازه در سن 85 سالگی شروع به فراگیري ساز نماید سلولهاي مغز او ترمیم و بازسازي میشود و قدرت حافظه و استنتاجش افزایش می‌یابد.

در تحقیقی به منظور بررسی اثرات موسیقی بر مغز و رد این فرضیه که نه موسیقی بلکه خانواده و محیط رشد کودك موجب افزایش کارآیی مغز و ضریب هوشی میشود، کودکانی از محلات فقیرنشین برلین و از خانوادههایی بدون پیشینه فرهنگی غنی مدت شش سال به طور منظم و مداوم در مدرسه تحت آموزش موسیقی قرار گرفتند. در لسآنجلس نیز در دانشگاه کالیفرنیا تحقیقی مشابه انجام گرفت.

آزمایشی دیگر در دانشگاه هنگ کنگ

نتایج هر دو بررسی تأثیر مثبت موسیقی بر مؤلفه‌های ضریب هوشی و قدرت تخیل فضایی زمانی انسان را تأیید نمود.
در آزمایشی دیگر در دانشگاه هنگ کنگ، 45 نوازنده ارکستر بین سنین 6 تا 15 سال از لحاظ قدرت حافظه و به یادسپاري کلمات مورد بررسی قرار گرفتند. محققین پی بردند که کودکان نوازنده نسبت به همسالان غیر نوازنده خود به مراتب لغات بیشتري را به‌خاطر می‌سپارند و هر قدر زمان عضویت آنان در ارکستر بیشتر است در این زمینه موفق‌تر هستند. پس از یکسال با انجام مجدد این آزمایش مشخص شد که توانمندي حافظه کودکانی که هنوز نوازنده ارکستر هستند نسبت به سال گذشته افزایش یافته است درحالیکه حافظه کسانی که از ارکستر جدا شدهاند در همان سطح باقی مانده است.

تاثیر موسیقی بر نورو شیمی مغز

منظور از نوروشیمی تاثیري است که موسیقی بر انتقال دهنده هاي عصبی و همچنین ترشح هورمون هاي درون ریز مثل کورتیزول
دارد ، می باشد.

بر طبق تحقیقات به عمل آمده موسیقی موجب:

  • افزایش تولید آندروفین
  • افزایش سطح ملاتونین
  • افزایش سطح نور اپی نفرین و اپی نفرین
  • تحریک ترشح اوپیویید ها و در نتیجه آزاد سازي دوپامین
  • افزایش سطوح پلاسمایی هورمون اکسی توسین می شود.

هر کدام از عملیات یاد شده به نوعی در افزایش سطح آرامش روانی و کاهش استرس نقش فعالی دارند. در یک مطالعه براي بیست بیمار آزایمری مرد به مدت یک ماه ، هفته اي 5 روز و روزي سی دقیقه موسیقی پخش شد . سطح ملاتونی اپی نفرینن و نفرین در طول این مطالعه افزایش یافت . این تاثیر به طرز شگفت انگیزي بر آرامش و کاهش استرس بیماران نمایان بود. از جهت دیگر افزایش هر یک از انتقال دهنده هاي فوق موجب افزایش سطح ایمنی بدن نیز می شوند. همانگونه که می‌دانیم سیستم ایمینی ما تحت تاثیر منفی استرس هاي مزمن قرار دارد .استرس نه تنها سلول هاي مغز را از بین می برد بلکه باuث تضعیف و زوال حافظه می گردد.

در مطالعاتی دیگر نشان داده شد که موسیقی می تواند سطح کورتیزول بدن و ایمونو گلوبین را که هر دو براي سلامتی مهم هستند را تنظیم کند. ناگفته نماند که موسیقی هاي مختلف تاثیرات متفاوتی بر مغز می گذارند . موسیقی هاي آرام موجب افزایش دوپامین و سرتونین می گردند و موسیقی هایی با ریتم تند مثل هوي متال باعث افزایش کورتیزول در سطح بدن میشوند . اینکه چه نوع موسیقی را در چه زمان گوش کنیم از جمله مواردي است که باید با مشورت متخصصین و مطالعه صورت پذیرد .

تاثیر بر امواج مغزی

همانگونه که می دانیم مغز ما در تمامی لحظات در حال فعالیت می باشد . فعالیت مغز را به گونه‌های متفاوت مورد بررسی قرار
می دهند . این مطالعات با توج به تاثیراتی است که از مغز دریافت می کنند . یکی از را هاي مطالعه مغز مطالعه امواج مغزی است.طبق مطالعات و الکترو‌آنسفالوگرام هاي دریافت شده از مغز 4 نوع موج را در موقعیت هاي مختلف براي مطالعات و الکترو‌آنسفالوگرام هاي دریافت شده از مغز 4 نوع موج در موقعیت های مختلف فعالیت مغز ثبت شده است.

موسیقی درمانی مغز

با کمک موسیقی می توان هر یک از حالت ها و امواج را در مغز ایجاد نمود. این امواج در وضعیت سلامت فرد قابل دریافت است. اگر فرد بیمار باشد امواج مغزی در وضعیت نرمال نمی باشند . که برای هماهنگ کردن امواج مخ با موقعیت نرمال آن ها می توان از موسیقی یاری جست.

برای این کار که به آن موسیقی درمانی مغز نیز می گویند فرد در حالت آرام قرار میگیرد و در آن حالت امواج مغز او بصورت نوار مغزی به مدت پنج دقیقه ثبت میشود. اطلاعات ثبت شده به آزمایشگاه فرستاده میشود و در آنجا فایل‌های نوار مغزی با فایل‌های موسیقی تطبیق داده میشود سپس بعد از تنظیم، از آن برای درمان استفاده میکنند . درمان به اینصورت خواهد بود که با کمک هدفون های استریو موسیقی که متخصصان برای بیمار تجویز کرده اند را برای او پخش می کنند .زمان و مقدار آن را متخصصان تعیین می کنند .

در پایان ذکر این نکته ضروری است که اگر چه ما تاثیرات موسیقی بر مغز را بطور جداگانه مورد بررسی قرار دادیم اما ممکن است انچه در عمل اتفاق می افتد بدین گونه نباشد .بدین معنا که تاثیری

که موسیقی بر ساختار مغز می گذارد به طور همزمان نوروشیمی مغز را نیز متاثر می کند و امواج مغزی رانیز تحت تاثیر خود قرار می دهد . مطالعات علوم اعصاب هنوز جوان است . اما یافته های تا کنون این علم حاکی از آن است که بسیاري از پدیده هاي مرتبط با رفتار انسان را می توان با آن تبیین نمود .

منابع:

پینل جان ،روانشناسی فیزیو لوژیک ،مهرداد فیروز بخت،نشر ویرایش، 1387
خداپناهی محمد کریم، روانشناسی فیزیولوژیک ،نشر سمت، 1380
میلیگان جک ، قدرت موسیقی و آواز ،آذر عمرانی ،نشر ویرایش 1388
جنسن اریک، چگونگی تاثیر موسیقی بر مغز ،آذر عمرانی ،نشر ویرایش، 1386
باسانو مری

،شفا با کمک موسیقی ،آذر عمرانی ،ارسباران 1383
لی ،اچ ام میتو، موسیقی و سلامتی ،آذر عمرانی ارسباران 1384

ایجاد امواج مغزی با نرم افزار Brainwave Generator

یک برنامه شبیه ساز حالات مغز است که با استفاده از فرکانس‌های خاص، می تواند برای Brain Wave Generator نرم افزار مغز حالاتی را مانند آرامش و تمرکز ایجاد کند. اگر از خستگی سرکار و مشغله‌های زندگی به رنج آمدید و می خواهید با خیال راحت بخوابید و یا اگر می خواهید دقت تمرکزتان Brain Wave بیشتر شود و قدرت یادگیریتان هم فزونی پیدا کند، می توانید همه این حالات را تنها با برنامه شگفت انگیز تجربه کنید!

برخی از قدرت‌هایی که نرم افزار BrainWave Generator قادر به انجام آنهاست:

ایجاد حالت آرامش کامل و مدیتشن جهت بازگشت مغز به شرایط آرمانی افزایش قدرت یادگیری، افزایش خواب آلودگی جهت درمان بیماری بی خوابی یا جهت به خواب رفتن سریعتر افزایش قدرت تمرکز و هشیاری درمان سردرد‌های شدید و میگرن یا سایر دردهای مرتبطایجاد حالت آمادگی برای شرایط بحرانی و پر استرس خود هیپنوتیزمی و ارتباط با ناخودآگاه است.

نرم‌افزار BrainWave Generator
دانلود نرم‌افزار BrainWave Generator

از امکانات این برنامه می توان به نکات زیر اشاره کرد :

  • دارای 20 گزینه مختلف برای عملکرد مغز
  • امکان تنظیم صدا ها در طول موج های مختلف برای تاثیر گذاری بیشتر
  • راحتی کار با نرم افزار و محیط ساده
    و بسیاری امکانات دیگر

دانشمندان عصر ما به این نتیجه رسیده‌اند که مغز ما به صداهایی که از اطراف به گوش می‌رسد عکس العمل های خارق‌العاده ای می دهد که این عکس العمل ها به بعضی اعمال مثلا به دقت تمرکز منتهی می شود و آن را افزایش میدهد. تنها با امتحان خود از این برنامه به ارزش‌های آن پی خواهید برد ! از این قابلیت می توان به آرامشی وصف نشدنی رسید یا حتی سردردهای مزمن را درمان نمود.

بله! درست حدس زدید. مغز هرگز نمی خوابد! این را می توان با اندازه‌گیری امواج بیو الکتریکی ساطع از مغز سنجید. هر حالت روحی که انسان تجربه کند، فوراً به صورت ترکیبی از چند موج فرکانس پایین با شدت و فرکانس مختلف از مغز مشعشع می‌شود. در واقع بین حالت روحی که یک فرد تجربه می کند و امواج مغزی او تناضری یک به یک و مستقیم وجود دارد. تناظری که بر اساس آن نرم افزار بیوفیدبک شکل گرفت.

ایجاد حالات جسمی و روحی مورد نظر با امواج مغزی با نرم‌افزار BrainWave Generator

از طریق گوش BrainWave Generator بر اساس ویژگی خاص امواج بینورال، پس از اینکه امواج تولید شده توسط نرم افزاربه مغز منتقل می شوند، باعث ایجاد حالات جسمی و روحی خاصی را در وجود شنوندگان می‌شوند. حالاتی مثل میل یادگیری شدید و هشیاری فوق العاده و یا حتی بی اشتهایی و اعتماد به نفس بالا براي ورزش و لاغر شدن و حتی حالات عرفانی و آرامشو مدیتیشن هاي عمیق همگبه کمک این امواج و نرم افزار هاي مربوطه قابل حصوص می باشند.

این برنامه ادعا می کند که می تواند با ایجاد فرکانسهایی از صدا خلاقیت یا تمرکز را افزایش دهد. می تواند سردرد را بهبود ببخشد. می تواند مغز را براي مطالعه آماده کند، آن را به خواب برده و هیپنوتیزم کند و …. همچنین صداهایی مانند بارش باران و امواج اقیانوس و …را ایجاد می کند.

دانلود نرم‌افزار BrainWave Generator

رمز: amvajemaghzi.com

نکاتی که در هنگام استفاده از امواج مغزی رعایت کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید:

  1. حتما کارت صدا را امتحان کنید و مطمئن شوید که صداهاي تفکیک شده دارد، یعنی در بلندگوهای راست و چپ هدست صداهاکاملا تفکیک شده هستند.
  2. براي بهترین نتیجه حتما در وضعیت خوابیده یا روي مبل قرار بگیرید یا روبروي کامپیوتر بر روي یک صندلی راحت دسته دار بنشینید.
  3. چشم‌ها می‌بایست بسته و محیط کاملا تاریک یا نیمه تاریک باشد.
  4. یک فاصله زمانی از طریق برنامه قرار دهید، مثلا یک یا دو دقیقه یا بیشتر قرار دهید و خود را و محیط را آماده کنید. به این‌صورت وقتی کاملا آماده بودید برنامه شروع به پخش خواهد نمود.
  5. سعی کنید در چند دقیقه اول درصورتی که نمی توانید زمان را حدس بزنید، بر حسب شماره، بدنتان را در حالت کاملا رها و عاری از تنش قرار دهید. از روشهاي ریلکسیشن میتوانید استفاده کنید.
  6. صدا را فقط از طریق هدست گوش دهید. این تکنولوژي فقط به این شرط جواب می دهد که صداها هر کدام در سمت خودش پخش شود.

طرز کار این نرم افزار که زمان زیادی از آمدن این تکنولوژي می‌گذرد، براساس ایجاد اختلاف فرکانس زیر 20 هرتز در بین دو گوش چپ و راست است. وقتی مثلا یک فرکانس 200 هرتز در گوش چپ و 208 هرتز در گوش راست پخش شود، اختلاف آن 8 هرتز خواهد بود و مغز انسان به مرور زمان مثلا در عرض 20 دقیقه امواج خود را با 8 هرتز تطبیق می‌دهد.
تجربه خارج » می‌باشد که باعث شد عبارت « سفرهاي خارج از بدن » فراگیر کننده این تکنولوژي روبرت مونرو که نویسنده کتاب Hemi-Sync در سال 1971 فراگیر شود. تکنولوژي موسسه روبرت مونرو به اسم ”Out of Body Experience“ یا « از بدن عرضه می شود. Monroe Institute میباشد و توسط موسسه میباشد. Hemi-Sync جایگزین خوب و ارزانتری از BrainWave Generator نرم افزار می‌باشد.

نکاتی جهت استفاده صحیح از این نرم افزار:

صدا را فقط و فقط از طریق هدفون گوش دهید. بهتر است که چشم‌ها بسته باشند و محیط کاملا تاریک‌ یا نیمه تاریک و همچنین آرام و عاری از هر نوع آلودگی صوتی باشد. براي بهترین نتیجه حتما در وضعیت خوابیده یا روي مبل قرار بگیرید یا روبروي کامپیوتر بر روي یک صندلی راحت دسته دار بنشینید.


تهیه و تنظیم:

محمد‌سالار کریمی

1 دیدگاه برای “امواج مغزی چیست و چه کاربردی دارد و چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم؟

  1. Mohammad Amir گفته:

    سلام
    اطلاعات زیادی از فیلم گرفتم به خیلی سوالاتم جواب داده شد و موضوعات زیادی برام روشن شدن و مرور شدن . به نسبت تمام فیلم هایی که دیدم از همه جهت بهتربود خصوص جدیت امواج که در اخر الزمان در سلطه اون قرار داریم .
    د

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *