علم متافیزیک یا مافوق الطبیعی، به طور کلی به دانشی اشاره دارد که موضوعات و پدیدههایی را مورد بررسی قرار میدهد که خارج از حوزهی علم طبیعی است و معمولاً با قوانین و قواعد علمی سنتی قابل توجیه نمیباشند. این موضوعات شامل انسانهای ماورالطبیعه، قوای روحانی، پدیدههای ماورالطبیعی، تبیینهای متافیزیکی از وجود انسان و جهان و مواردی مشابه آنها میشوند.
تاریخچهی علم متافیزیک به قدمت طولانیتری نسبت به علمهای طبیعی دارد و به طور کلی میتوان گفت که این حوزهی دانش از زمانهای باستانی در فرهنگها و ادیان مختلف وجود داشته است. در زمانهای که توضیحات علمی کافی وجود نداشته یا مشکلات مختلف از جمله کمبود ابزارهای علمی باعث عدم توانایی انسانها در تبیین پدیدهها میشد، مفاهیم متافیزیکی برای توجیه و تفسیر این پدیدهها به کار گرفته میشدند.
در طول تاریخ، تعداد زیادی فلسفه و تئوری متافیزیکی توسط فلاسفه، متفکران و عرفانیون مختلف ارائه شدند. این نظریهها به دلیل ارتباط با جنبههای معنوی و مذهبی زندگی، برای افراد مختلف با اهمیت بودهاند و همچنان نیز برای بسیاری از افراد اهمیت دارند.
در دوران مدرن، همچنین، با پیشرفتهای علمی و فناوری، برخی از موضوعات متافیزیکی به دلیل کمبود دلیل و مدرک علمی نادیده گرفته شدند و در علم رسمی قرار نگرفتند. با این حال، برخی از موضوعات متافیزیکی همچنان تحت بررسیهای علمی قرار میگیرند و در برخی موارد ممکن است علم تجربی به آنها توجه داشته باشد.
لازم به ذکر است که تعداد زیادی از مسائل متافیزیکی همچنان موضوع اختلاف نظر بین مختصات مختلف فلسفی، علمی و مذهبی هستند و همچنان جایگاه خاصی در فرهنگها و ادیان مختلف دارند. به عنوان مثال، بحثهای مربوط به وجود یا عدم وجود انسانهای ماورالطبیعه، جن و شیاطین، قدرتهای روحانی و … در همه جهان به صورت متنوعی مورد بررسی قرار میگیرند.
با توجه به تاریخچهی طولانی علم متافیزیک و تأثیر آن در فرهنگها و ادیان، برخی از مسائل متافیزیکی به طور مداوم در طی زمان مورد بررسی و تفسیر قرار گرفتهاند. در ادامه برخی از موضوعات متافیزیکی که همچنان مورد توجه قرار میگیرند، ذکر میشوند:
وجود یا عدم وجود انسانهای ماورالطبیعه: این موضوع به تحقیق دربارهی موجودات ماورالطبیعی مانند روحانیها، ارواح، فرشتگان و شیاطین اختصاص دارد. بسیاری از ادیان و فلسفهها به این مسئله اعتقاد دارند و اعتقاد به وجود این موجودات در فرهنگها و سنتهای مختلف جایگاه خاصی دارد.
تبیینهای متافیزیکی در مورد وجود و علت وجود: سؤالات مربوط به وجود و چگونگی آغاز وجود جهان و انسانها از نظر متافیزیکی همچنان موضوع جذابی برای برخی از فلاسفه و متفکران هستند. این مسائل به فلسفهی وجودی و متافیزیکی مرتبط میشوند.
قدرتهای روحانی و ذهنی: بحثهای متعددی در مورد تواناییها و قدرتهای روحانی و ذهنی انسان وجود دارد. مثلاً، قدرتهای تلقین، تأثیر نیروهای ماورالطبیعی بر روی واقعیتها و تواناییهای ماورالطبیعی انسانها که ممکن است به طور علمی تبیین نشده باشند.
پدیدههای ماورالطبیعی و تاریخهای شبهنمایی: مسائلی همچون زندگی پس از مرگ، تجربیات شبهنمایی، سفر روحانی و … همچنان موضوع اختلاف نظر در جوامع مختلف هستند.
ارتباط بین علم و متافیزیک: ارتباط علم و متافیزیک همیشه مورد توجه قرار گرفته است. برخی از افراد معتقدند که علم و متافیزیک قابل تطبیق و تلفیق هستند، در حالی که دیگران تمایل دارند آنها را جدا از هم در نظر بگیرند.
قدرت ذهن و تأثیر آن بر واقعیت: این مسئله مطرح است که آیا قدرت ذهن انسان میتواند واقعیتها را تحت تأثیر قرار دهد یا تغییر دهد. برخی از مطالعات نشان میدهند که ذهن و اندیشههای مثبت میتوانند روی عملکرد فرد و محیط اطراف اثرات مثبتی داشته باشند.
تاریخچهی علم متافیزیک نشان میدهد که این حوزهی دانش همچنان موضوع بحث و بررسیهای پیچیدهای است و تأثیرات آن در فرهنگها و زندگی انسانها همچنان قابل مشاهده است. علم متافیزیک به عنوان یکی از حوزههای مورد علاقه افراد با تفکر فلسفی، مذهبی و متخصصان مختلف همچنان با رشد و تحول همراه است.
با توجه به ادامه تاریخچه علم متافیزیک، در دوران مدرن، با پیشرفت علم و تکنولوژی، بسیاری از مسائل متافیزیکی که قبلاً به عنوان پدیدههای ماورالطبیعی در نظر گرفته میشدند، توسط برخی افراد و ادبیات علمی بیشتر مورد بررسی قرار گرفتند. با این حال، هنوز بسیاری از موضوعات متافیزیکی، به دلیل نیاز به تجربهها و حسهای شخصی که با علم تجربی قابل اثبات نیستند، مورد انتقاد و اختلاف نظر قرار میگیرند.
در دهههای اخیر، مفاهیمی مانند قانون جذب در قانون جذب، تواناییهای ذهنی مثل قوهی اندیشه، ذهن آگاه و مدیتیشن، به عنوان موضوعاتی متافیزیکی که ممکن است تأثیرات مثبت بر روی زندگی انسانها داشته باشند، مورد توجه محققان و متخصصان روانشناسی و علمهای مشابه قرار گرفتهاند. این موضوعات در چارچوب روانشناسی پوزیتیو و همچنین علمهای مغز و اعصاب بررسی میشوند.
بعضی از موارد متافیزیکی همچنان به عنوان موضوعات جذاب و محبوب در جوامع مختلف مورد توجه قرار میگیرند. این شامل مطالعات شبهنمایی و تجربیات خارقالعاده، پیشگوییها و استفاده از ابزارهای ماورالطبیعی میشود که برخی افراد به آنها اعتقاد دارند.
در طول تاریخ، موضوعات متافیزیکی اغلب با مسائل دینی، معنوی و انسانی مرتبط بودهاند. برخی ادیان و مذاهب، توضیحات متافیزیکی خود را از طریق کتب مقدس و معتبر ارائه میدهند و اعتقاد به پدیدههای ماورالطبیعی جزئی از ایمانهایشان است.
به طور کلی، علم متافیزیک همچنان یک حوزهی پژوهشی جذاب برای محققان و علاقهمندان به فلسفه، روانشناسی، مذهب و ادبیات است. تا به امروز، ابزارهای علمی مورد نیاز برای بررسی دقیق و شفاف این مسائل کمی محدود بوده است، اما امیدواریم با پیشرفت تکنولوژی و روشهای علمی، بتوانیم به موضوعات متافیزیکی به یک نگاه علمیتر نگاه کنیم و بهتر درک کنیم که این پدیدهها چگونه در زندگی ما تأثیر میگذارند.
یکی از موضوعات مهم در علم متافیزیک، مفهوم روح و بعد از مرگ است. این موضوع از نظر مذهبی و فلسفی مورد توجه زیادی بوده است. بسیاری از ادیان به وجود روح و ادامه وجود انسان پس از مرگ جسمی اعتقاد دارند. این اعتقادات بر اساس تجربیات شخصی، متون مقدس و تجربیات شبهنمایی شکل میگیرند.
در ادیان آسیایی مثل هندوئیسم و بوداییسم، مفهوم انتقال روح یا رنگسا مهم است و آنها به دورههای بعد از مرگ معتقدند که انسان در آنها به نمایندگی از اعمال خود در دوران زندگی آینده نتایج میبیند. ادیان ابراهیمی نیز اعتقاد به حیات بعد از مرگ دارند، و اعتقاد به بهشت و جهنم بر اساس اعمال در این جهان و به دنبال آن شکل میگیرد.
تجربیات شبهنمایی یا “OBE” (تجربه خارج از بدن) نیز به طور گستردهای مطالعه شدهاند. این تجربیات به افرادی که حین خواب یا در شرایط خاصی احساس میکنند که از بدن خود جدا شدهاند و به صورت مستقل از بدن به دنیا واقعی و یا دیگر ابعاد سفر میکنند اشاره دارد. این تجربیات در بسیاری از موارد به تغییر نگاه به زندگی و مرگ کمک کردهاند و افرادی که این تجربیات را داشتهاند، اعتقاد دارند که روح وجود دارد و مرگ جسمی تنها تغییر شکل روح است.
یکی دیگر از مسائل مهم در علم متافیزیک مفهوم آگاهی یا “Consciousness” است. آگاهی یکی از مفاهیم پیچیدهتر و مبهم در علوم انسانی است. هرچند که مغز و سیستم عصبی بازیگر اصلی در پردازش آگاهی هستند، اما انتقال کامل فرایند آگاهی به علم اعصاب تاکنون اتفاق نیفتاده است. این مفهوم مرتبط با هوش و معرفت انسانها است و سوالاتی از قبیل چگونگی تکامل آگاهی، ارتباط آگاهی با مغز و بدن و جایگاه آگاهی در کیهان مورد بحث قرار میگیرند.
در انتها، ارتباط علم متافیزیک با علمهای طبیعی همچنان یک مسئله داغ است. بسیاری از علمای متافیزیک اعتقاد دارند که علم مدرن هنوز نتوانسته است به طور کامل پدیدههای متافیزیکی را توضیح دهد و برخی از پدیدهها به علم تجربی قابل اثبات نیستند. از طرف دیگر، علمای مدرن اغلب این موضوع را مورد انتقاد قرار میدهند و معتقدند که مفاهیم متافیزیکی ممکن است از نتیجهگیریهای غلط یا تفسیرهای ناصحیح نتیجه شوند.
به هر حال، علم متافیزیک به عنوان یک حوزهی پژوهشی پراهمیت در جوامع مختلف همچنان به بررسی و تفسیر نیاز دارد و این پدیدهها همچنان در فرهنگها و ادیان مختلف جایگاه خود را حفظ میکنند.