بیگ بنگ یا “انفجار بزرگ” یک نظریه فیزیکی است که به عنوان توضیحی برای شکلگیری و تکامل کیهان مطرح میشود. این نظریه مدعی است که انفجاری بزرگ و بینهایت از نقطهای بسیار چگال و بسیار گرم در فضا به وجود آمده است و کیهان را از آن زمان تا حالا تجربهکردهایم.
بر اساس این نظریه، از لحظهای که بیگ بنگ اتفاق افتاده تا حالا، کیهان مدام در حال انبساط بوده است. با گذر زمان، اجسام کیهانی از یکدیگر دورتر میشوند و کیهان به شکلی بزرگتر و بزرگتر تغییر شکل میدهد. این فرآیند انبساط کیهان، همراه با اختراع ماده و انرژی، به شکل فلکی و فیزیکی پدیدههایی چون تشکیل سیارات، ستارگان، کهکشانها و سایر اجسام هستی منجر شده است.
بیگ بنگ یکی از تئوریهای اصلی کیهانشناسی است و به عنوان توضیحی برای آغاز کیهان و تکامل آن پذیرفته شده است. هرچند که این تئوری تا کنون با مشکلات و پرسشهایی همراه بوده و نظریهها و مدلهای دیگری هم برای توضیح پدیدههای کیهانی ارائه شدهاند. اما بیگ بنگ همچنان یکی از مهمترین نظریهها در زمینه کیهانشناسی به حساب میآید.
نظریه بیگ بنگ از سالهای دهه ۱۹۲۰ میلادی توسط دو دانشمند بلژیکی به نامهای جرج لمتر و ادوین هابل ارائه شد. این نظریه ابتدا بر اساس مشاهدات هابل در مورد انبساط کیهانی به وجود آمد و بعدها با توجه به تئوریهای نسبیت عام ایزاک نیوتن و البرت اینشتین توسعه یافت.
یکی از مهمترین نتایجی که از نظریه بیگ بنگ به دست آمد، مفهوم “پس زمینه تابش کیهانی” یا Cosmic Microwave Background (CMB) است. بر اساس این نظریه، پس از بیگ بنگ، کیهان یک ابرگاز بسیار داغ و چگال بوده که در اثر انبساط به خنکی کامل رسید. در اثر این خنک شدن، پرتوهای الکترومغناطیسی (از جمله نور) نمیتوانستند به آسانی از این ابرگاز خارج شوند و به صورت متوازن درون کیهان محبوس میماندند. اما هنگامی که کیهان به حدی خنک شد که اتمها تشکیل شوند، پرتوهای این حالت تعادلی آزاد شدند و اکنون به عنوان پس زمینه تابش کیهانی که در سراسر کیهان یافت میشود، قابل مشاهده هستند.
همچنین، نظریه بیگ بنگ با مشاهدات کیهانشناسی همخوانی دارد؛ مانند توزیع گالاکتیکی، شدت تابش کیهانی، و شکل و ساختار کیهان که به خوبی با تحلیلهای نظریهای مطابقت دارند.
اگرچه نظریه بیگ بنگ در اغلب موارد با مشاهدات سازگار است، اما همچنان چالشهایی نیز باقی میماند که برخی از آنها شامل مسائلی مانند آغاز زمانی بینهایت بیگ بنگ و مفهوم “ماده تاریک” و “انرژی تاریک” هستند که به عنوان مواد و انرژی ناشناختهای در کیهان مطرح میشوند و به انباشتههای گرانشی کمک میکنند تا انبساط کیهان را تسریع کنند. برای حل این چالشها، نظریهها و مدلهای جدیدی مانند “نظریه کیهان شناختی نرمال” و “نظریه کیهانشناختی نوین” ارائه شدهاند.
از زمان ارائه نظریه بیگ بنگ، مطالعات و تحقیقات بیشتری در زمینه کیهانشناسی و فیزیک ذرات انجام شده است که باعث شده است تا تصویری کاملتر از تاریخچه و تکامل کیهان به دست آید. برخی از مهمترین نتایج و تحقیقات کیهانشناسی عبارتند از:
نظریه کیهان شناختی نرمال: این نظریه یک نسخه بهبود یافته از بیگ بنگ است که تلاش میکند برخی از نقایص نظریه اصلی را رفع کند. این نظریه از مفاهیمی مانند “کیهان ناهمسانگرد” و “انفجار نیروی گرانشی” برای توضیح انبساط کیهان استفاده میکند.
تاریخچه کیهان: با توجه به مشاهدات و آزمایشها، کیهان از بعد از بیگ بنگ تا کنون تکامل یافته است. کیهان در طی میلیونها و میلیاردها سال، از ابرگاز اولیه به شکلگیری ستارگان و کهکشانها و به وجود آمدن سیارات و اجسام هستی رسیده است.
ماده تاریک و انرژی تاریک: از مشاهدات نتیجه میشود که تنها ۵٪ از کل کیهان از ماده معمولی ما (اتمها، ستارهها، سیارات و …) تشکیل شده است و ۲۷٪ به شکل ماده تاریک و ۶۸٪ به عنوان انرژی تاریک شناخته میشود که ویژگیها و مکانیسم عملکرد آنها هنوز به خوبی مشخص نشده است.
کیهان واحد: این مفهوم به کیهانی اشاره دارد که همه اجسام در آن به یکدیگر نزدیک هستند و همه به یک نقطه با فشار و دما بینهایت تجمع کردهاند. کیهان واحد ممکن است یک رویداد بزرگ باشد که به انفجار بزرگ منجر شده و برآوردهای بیگ بنگ را توجیه کند.
جستجوی آثار بیگ بنگ: کیهانشناسان با استفاده از تلسکوپها و آزمایشگاههای پرانرژی، در جستجوی آثار اولیه بیگ بنگ مانند امضایهای تابش کیهانی در زمانهای اولیه هستند. این نقاط اطلاعات بیشتری از ماهیت و شرایط کیهان در زمانهای پرانرژی اولیه میدهند.